نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 197
جيبهاى صاحبان كارخانههاى
خارجى را پر ميكنيم و درين راه با هم بمسابقه پرداختهايم و حتى براى بدست آوردن
اسلحه از تملق و چاپلوسى و وابسته شدن هم مضايقه نداريم، بلى ما وظيفه توليد را
بكفار واگذار نمودهايم و امتياز مصرف را بخود! چه بايد كرد كه دنيا فانى است و
ارزش زحمت را ندارد!!
12-
برعكس دستور قرآن: اشداء على المسلمين رحماء بينهم شدهايم (خودكش بيگانهپرست).
13-
از ترقى آينده خود مأيوسيم و همانند افليجزدگان منتظر مرگ، و اساسا زندگانى فعلى
ما جز مرگ تدريجى چيزى بيش نيست.
زندگى كردن من مردن تدريجى بود
آنچه جان كند تنم عمر حسابش كردم
14- خرافات در ميان ما بحدى زير نام دين شيوع
يافته است كه نزديك است دين را بطور كلى مسخ كند، و هر مصلح دلسوز اگر كمى احتياط
را از دست بدهد تفسيق و تكفير ميشود امروز كسانى بنام دين مورد احترام واقع ميشوند
و عناصرى از آن از نظر ماديات بهرهمند ميگردند كه از همه دورتر از دين اسلامند، و
اين اوج غفلت و نادانى مسلمانان است.
15-
خوراك و پوشاك و زندگانى مادى ما بر اساس شرايط عصر فعلى عيار شده است، ولى مدارس
دينى و تبلغيات اسلامى و طرز تفكر اكثر دانشمندان مذهبى ما مربوط بقرنها قبل است،
و ما از اسلام پرمحتوى و غنى خود براى عصر حاضر بهرهاى نبرديم و ... و ... و ...
درينجا
بسيار مناسب است قسمتى از اشعار مرحوم اديب الممالك فراهانى را نقل كنم:
مائيم كه از پادشهان باج گرفتيم
زان پس كه از ايشان كمر و تاج گرفتيم
نام کتاب : تصويرى از حكومت اسلامى در افغانستان نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف جلد : 1 صفحه : 197