(ج)
دميدنيكه سبب زنده شدن و قيام آنان ميگرد د (نفخ القيام)
بعضيها
كلمه صور را بمعناى بوق نگرفتهاند بلكه آنرا جمع صورت دانستهاند، يعنى روزيكه
روح در صورتها دميده ميشود (و مردگان زنده مىشوند) و اين احتمال مخالف ظهور آي ه
(ففزع، فصعق) مىباشد.
2-
از جمله من فى السموات فهميده ميشود قيامت مخصوص زمينيها نيست بلكه شامل حال
ساكنين همه كهكشانها مىشود. و نيز فهميده ميشود كه مكلفين در آسمانها نيز وجود
دارند. (و اللّه العالم)
3-
درباره كسانيكه خداوند آنان را از فزع و صعق (بيتابى و بيهوشى و يا مردن) استثنا
فرموده است دو نظر وجود دارد.
1-
مراد چهار ملك مقرب است (جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل و عزرائيل عليهم السلام)
2-
مراد شهداء هستند.
و
ممكن است مطلق صالحين مؤمنين باشند زيرا در آيه بعدى (89 نمل) مىفرمايد:
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ
آمِنُونَ. هركس خوبى بياورد براى او (پاداش) بهتر از آن است و اينان از فزع
اين روز ايمن هستند و اين استدلال قوى است مگر اينكه احتمال داده شود كه اين فزع
منفى غير از فزع مقارن نفخ است (و اللّه العالم)
4-
ذليل و كوچك شدن مردم در محضر حضرت حق در روز قيامت ظاهرا بحسب برداشت و پندار و
حالات خود مردم است وگرنه تمام مخلوقات از ابتداى خلقت تا به ابد در مقابل عظمت و
قدرت لايتناهى خداوند ذليل و كوچكاند خداوند ازلا و ابدا جبار و قهار و محيط است
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ.
5-
مرور و حركت كوهها ممكن است در قيامت در موقع از هم پاشيدن