و رب است كه ميشود از باب قدر متيقن آنرا از قرآن
مجيد[1]
بدست آورد و ميشود كه حتى در همين سوره فاتحه اشاره به آن را يافت زيرا اولا سخن
از ربوبيت عالمين و مالكيت قيامت شده و بعد اختصاص عبادت به او.
بنابراين
تعظيم قبور انبياء و اولياء شرك نيست و بعنوان تعظيم شعائر اللّه مستحسن است شفيع
قرار دادن ارواح مطهره آنان كه دهها مرتبه از ارواح زندهها قويتراند بدرگاه
خداوند عمل صحيح و مثمر است، چه بگويد خداوندا شفاعت آنان را در حق من قبول بفرما
و چه بگويد يا رسول اللّه شفيع من بشويد، زيارت اهل قبور مشروع و براى زائر و مزور
اجر دارد، زائر چه زن باشد چه مرد.
تعمير
قبور امامان تعظيم شعائر اللّه است، و نماز خواندن آنجا هيچ اشكالى ندارد
(لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) و كذا تبرك بمراقد مقدسه و
ضرايح آنان.
استمداد
از غير و خواندن غير خدا نه بعنوان رب و خالق هيچ اشكالى ندارد تا چه رسد كه به
شرك منتهى شود.
بالاخرة
اين اعمال و امثال آن اولا شرك نيست كه وهابيها جهلا يا عمدا داد و فغان ميكنند و
معارف اسلامى را وارونه جلوه ميدهند تا صدها ميليون انسان مسلمان را از اسلام دور
كنند و ثانيا حرام هم نيست و فرضا اگر حرام ميبود به شرك نمىرسيد زيرا هر حرام
موجب شرك نميشود و ثالثا اعمال مذكور مستحب و موجب تقرب بحضرت حق است و استمداد از
غير و دعاى او كه بعدا مىآيد هرچند مستحب نيست ولى جايز است و بىاشكال.
سرّ
جواز همه اعمال فوق اينست كه اين اعمال عبادت گفته نميشود زيرا
[1] - به آيه( 51) آل عمران و
آيه( 102) انعام و آيه( 36) مريم و غيره مراجعه شود.