دينى دور باشد، نمىتواند نفس
خود را تربيت كند و غرايز خود را كنترل نمايد؛ زيرا خود خواهى و خرافه پرستى،
دوستى و دلبستگى به مال و ثروت دنيا همه از غرايز انسان سرچشمه مىگيرد.
اگر
بخواهند پا را از اين فراتر بگذارند، آنها متجاوزاند.
انسان
بايد به حلال خود اكتفا كند، حلال يعنى همسر و كنيز انسان؛ اگر كسى به حلال خود
اكتفا نكند او متجاوز است. در دنيا و آخرت مورد عذاب خدا قرار مىگيرد؛ زيرا كيفر
اعمال او همين است. عذاب خدا در دنيا چيزىهاى مانند زلزله، صيحه، رجفه و ايدز
است؛ اما در قيامت آتش سوزان جهنم است كه مجرمين از ديدن آن خوف و وحشت دارند. به
همين دليل قرآن مجيد، أهميت تربيت را بيان مىكند. راه هاى تربيت را براى انسان
نشان مىدهد كه چگونه انسان مىتواند طبيعت خام خود را تربيت نمايد و چگونه غرايز
سركش خود را مىتواند مهار كند. از يكطرف زنگ خطر غرايز طغيانگر را بهگوش
انسانها مىرساند و از طرف ديگر راههاى كنترل و مهار نمودن غرايز را نشان
مىدهد. قرآن مجيد كتاب خدا است و مىخواهد انسان را تربيت كند؛ ولى انسانها از
روى غفلت و بىتوجهى بيشتر بهسوى طبيعت خود سركش خود ميل دارند.