نگهدارى آن كوتاهى نكند. يعنى
براى حفظ امانت تلاش كند تا اينكه آن را به صاحبش برگرداند. امانت دارى از نشانههاى
ايمان است. كسانىكه طبيعت خام خود را بهوسيله دين تربيت نمودهاند هرگز به امانت
مردم خيانت نمىكنند. اين دسته در واقع از حصار طبيعت خود خارج گرديده و درتعديل
غرايز خود موفق شده اند. امانت بسيار مفهوم و موارد وسيع دارد. مثلًا شخصى چيزى را
نزد كسى ديگر به امانت مىگذارد و مىگويد: وقتى برگشتم به من باز گردانيد. اگر
قبول كند حفظ آن براى او واجب مىشود و بدون اجازه صاحبش حق تصرف در آن را ندارد.
يعنى كسى حق ندارد از مال امانت بدون اجازه صاحبش بهره بىبرد. هر چيزى كه به
عنوان امانت نزد انسان گذاشته شده باشد، خيانت در آن جايز نيست و انسان نمىتواند
از آن استفاده كند.
در
مورد امانتدارى، هم در قرآن مجيد و هم در احاديث، تأكيد فراوان شده است. از امام
زين العابدين عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: اگر ابن ملجم قاتل جدم على عليه
السلام و يا شمر ابن ذىالجوشن، قاتل پدرم امام حسين عليه السلام همان شمشيرى را
كه توسط آن جدم اميرالمؤمنين و پدرم اماحسين عليهم السلام را به شهادت
رسانيدهاند، به من امانت بدهد، من آن را خيانت نمىكنم و حتماً به صاحبش
برمىگردانم. از اين روايت دانسته مىشود كه أئمه عليهم السلام، به حفظ امانت بيش
از حد توجه داشتهاند.
امانت
دارى تنها مخصوص به مال نيست. بلكه از خود انواع و اقسامى دارد. مثلًا يك موقع كسى
از اسرار خود براى انسان صحبت مىكند، نامهى به انسان مىنويسد، خيرات مىدهد،
صدقه مىدهد، كسى را در منزل خود مىبرد، چنانچه اگر او راضى نباشد كسى ديگر از
اسرار و اعمالش با خبر شود، جايز نيست كه انسان به كسى بگويد و ديگران را باخبر
سازد. البته، يك وقت انسان كسى را