بعضى إدّعا كردهاند كه اين ظن
از طول بقا و خلود در آن جهان است، ولى حاضرين ميدان قيامت كه احتمالًا ميليونها
سال را در برزخ به راحتى و يا عذاب خفيف برزخى گذرانيدهاند از كجا خلود و بقاى آن
جهان را تجربه كردهاند كه چنين گمانى پيدا كنند، خصوصاً اگر اين گمان در اوّل
ورود به ميدان قيامت (يعنى كره ساهره) باشد.
بحث عميق در عذاب برزخ
آيا
مىشود از گمان مردگان به توقّف كم در برزخ به دو مطلب ديگر برسيم؟
اوّل
اين كه روح در برزخ به بدن لطيف تعلّق مى گيرد كه تعلّق مذكور ضعيف است و همين
ضعف، ضعف إدراك و علم او را سبب مىشود.
دوّم
اين كه عذاب و ثاب برزخى يا وجود ندارد و يا آنقدر ضعيف است كه وقتى روح تعلّق به
جسم مادّى در قيامت مى گيرد طول زمان برزخ را فراموش مىكند؟
ممكن
است مراد از اين ارواح، ارواح مستضعفان باشد كه مجلسى (ره) مىگويد آنچه از آيات
كثيره و اخبار مستفيضه و براهين قاطعه ظاهر مىشود اين است كه نفس بعد از مرگ باقى
مى ماند، يا گرفتار عذاب مىشود اگر خالص الكفر باشد، و يا در نعمت است اگر خالص
الإيمان باشد و يا متعرّض او نمى شوند اگر از مستضعفان باشد[1]
ذيل
كلام مأخوذ از نظريه شيخ مفيد (ره) است كه مفيد (ره) در شرح عقايد صدوق (ره)
فرموده است: ارواح بعد از مردن اجساد بر دو گونه اند، جمعى از آنان به سوى ثواب
(نعمتهاى برزخى) و يا به سوى عقاب (برزخى) مى روند و گروه ديگر نابود مى شوند و
شعورى به ثواب و عقاب ندارند. و بر صحت و نابودى دسته دوّم به اين آيه استدلال
كرده: «إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا
يَوْماً» (طه: 104) پس قومى در محشر هستند كه مقدار بعث خود را
[1] بحارالانوار، ج 6/ 270 مراد مجلسى از مدلول آيات و
روايات و براهين قاطعه تنها بقاى روح است و بقيه كلام ايشان مدلول خبر واحد است.