است و يا به علل ديگر بدلالت
اين آيه و آيات ديگر كه عام ترين آنها آيه مباركه «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ؛ وَ مَنْ
يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (الزلزلة:
8- 7) مىباشد. و أما كيفيت اين ها إحضار و رؤيت بطور كامل بما معلوم نيست، و لازم
نيست ما بگمانه زنى بپردازيم. منتهى وجه دوم از خود قرآن است و قابل توجه خصوصاً
با ملاحظه عموم آيه اخير. والله العالم.
محبت به خدا علت و شرط و آثار آن
«قُلْ
إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (آلعمران:
31) در شأن نزول آيه گفته شده[1] كه جمعى
از نصارى نجران به حضرت پيامبر (ص) عرض كردند: ما اگر حضرت عيسى (ع) را خيلى دوست
داريم بخاطر محبت خداوند است. و يا بعضى از مسلمانان ادعا مىكردند كه ما خداوند
را دوست داريم آيه مباركه بالا، نازل شد بگو كه اگر خدا را دوست داريد از من (حضرت
پيامبر) پيروى كنيد خدا شما را دوست ميدارد و گناهان شما را مى بخشد.
البته
بايد بدانيم كه محبت به معناى علاقه قلبى، مخصوص به إنسان و موجودى است كه داراى
احساسات است، محبت خدا به اين معنى نيست او داراى احساسات و حُّب و بُغض و شادى و
غم و ساير صفات إنسانى نيست و حقيقت محبت خدا به إنسان و يا ساير مخلوقات مكلف و
مطيع او را ما نمىدانيم، ولى احتمالا- مجرد احتمال- كه احسان و ثواب و ترفيع
درجات محبوب ها باشد. بلى شرط محبت بنده وجدانا معلوم است و از لازمهى آن پيروى
از خداوند و گرنه دوستى، ادعايى يا بسيار ضعيف است. هر چه محبت بيشتر شود پيروى و
تحصيل رضاى محبوب براى دوست مهم تر مىشود. بلى روشن ترين و لازم ترين علامت محبت
خدا، ترك محرمات و بجا آوردن واجبات و دستگيرى بندگان خداوند است. در يك حديث
معتبرالسند وارد شده كه عبادت از ترس دوزخ عبادت مزدوران است. و عبادت براى
[1] - غالب شأن نزولها سند معتبر ندارد و قابل اعتماد
نيست.