responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 240

اين كه معانى غير مادى به همگان تفهيم شود، به كار گيرى امثال ضرورت مى‌يابند.[1]

مؤلف محترم الميزان با ژرف‌نگرى خود در شرح آيه‌ «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ‌؛[2] ما اين نمونه‌ها را براى مردم بيان مى‌كنيم، و جز عالمان نمى‌انديشند» مى‌نويسد: درست است كه مثل‌هاى قرآن، عام و براى عموم مردم است؛ اما به حسب مفادّ آيه نامبرده، اشراف بر حقيقت معانى و لبّ مقاصد آنها، ويژه اهل دانش و فرزانگانى است كه با تعقل و تأمل در اين مثل‌ها از رهگذر جمود ظواهر، به حقيقت امور و مغز معانى ره مى‌يابند.[3]

استعاره‌

استعاره در لغت به معناى عاريت خواستن است. كاربرد واژه‌اى در غير معناى وضعى خود را، به اعتبار نوعى مناسبت (مشابهت)، استعاره گويند. به ديگر سخن، استعاره، نوعى مَجاز (مرسل) است كه در آن يكى از دو ركن تشبيه را آورده باشند.[4]

كاربرد اين نوع صنعت ادبى، افزون بر بُعد هنرى و زيبايى، باعث تسهيل آن دسته از معانى متعالى است كه وراى اقليم فكر و انديشه انسان است و در قالب الفاظ نمى‌گنجد. به اين چند نمونه توجه كنيد:

استعاره حيات و زندگى، براى علم و هدايت:[5]

«أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ.[6]

يا كسى كه مرده است، و ما او را زنده كرديم».

استعاره آب كه مايه حيات ظاهرى است، براى آيين و شريعت كه مايه حيات معنوى است:


[1]. الميزان فى تفسير القرآن: ج 3 ص 62- 63.

[2]. عنكبوت: آيه 43.

[3]. الميزان فى تفسير القرآن: ج 16 ص 132.

[4]. جواهر البلاغة: ص 302- 304.

[5]. جواهر البلاغة: ص 325.

[6]. انعام: آيه 122.

نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست