نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 174
نقل شدهاند كه بر اساس مبانى رجالى شيعه، فاقد اعتبارند. البته
علاوه بر اين كه اين اخبار فاقد حجّيتِ وجدانى است، حجّيت تعبّدى و اعتبار آنها
نيز مشروط به عدم مخالفت با قرآن است، حال آن كه اين روايات، فاقد اين شرط هستند.
افزون بر اين، گذشته از بىاعتبارى سندى، اين اخبار، به سهولت، قابل حمل بر خلط
حديث قدسى- يعنى وحىهاى غير قرآنى نازل شده بر پيامبر صلى الله عليه و آله- با
وحى قرآنى از سوى برخى صحابيان اند؛[1] يعنى آيات مورد ادّعا،
ديدگاهى شاذ در ميان توده صحابه تلقّى مىشدند، به گونهاى كه نه در مصحف اصلى- كه
اساس ساير مصاحف بود- يافت مىشدند و نه در نسخههايى كه در اختيار صحابيان بود.
از اين رو، با همه نفوذ و اقتدارى كه اين افراد در صحابه داشتند، نمىتوانستند سخن
خود را جا بيندازند. آيا با چنين نقلهايى مىتوان چنان مدّعاى سنگينى را در باره
قرآن- يعنى بزرگترين سند اسلام- اثبات نمود؟
گذشته
از پاسخهاى مبنايى ما، اهل سنّت نيز بنا بر مبانى رجالى و حديثشناختى خويش بايد
به اين دست روايات، پاسخ گويند.
دوم.
روايات اهل بيت عليهم السلام
محدّث
نورى از روايات اهل بيت عليهم السلام به عنوان دليلى ديگر بر راهيافت تحريف در
قرآن ياد كرده و مجموع اين روايات را[2] به دو دسته عام و خاص تقسيم
كرده است.[3] مقصود او از روايات عام
آنهاست كه به طور غير صريح به مدّعا ناظرند و در برابر، منظور او از روايات خاص،
آنهاست كه به طور صريح و روشن بر تحريف قرآن دلالت دارند.
[1]. ر. ك: علوم حديث: ش 20
ص 96( گفتگو با آية اللَّه سيد مرتضى عسكرى).