نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 171
بر مىآيد، اين است كه خداوند براى تكريم جايگاه اهل بيت عليهم
السلام، نام آنان را در كتب آسمانى پيشين برده است. با اين حال، چگونه ممكن است در
قرآن- كه بر ساير كتب، برترى دارد- به نام آنان تصريح نكرده باشد؟[1]
اشكال
اساسى اين استدلال، تمام نبودن صغراى آن است؛ يعنى هيچ دليل روشنى براى اثبات اين
مدّعا نيست كه نام اهل بيت عليهم السلام به صراحت، در كتب آسمانى پيشين برده شده
است.[2] ثانياً بر فرض ياد شدن نام
اهل بيت عليهم السلام در كتابهاى آسمانى پيشين، نمىتوان به لزوم ذكر آن در قرآن
حكم كرد؛ زيرا اين ذكر نام، قرآن را با خطر كنار گذاشته شدن، رو به رو مىساخت، در
حالى كه آن كتابها با اين خطر، رو به رو نبودهاند.
سوم.
وجود اختلاف قرائات در قرآن
به
باور محدّث نورى (اخبارى برجسته قرن چهاردهم)، اختلاف، به الفاظ و هيئت كلمات
قرآن، راه يافته و بخشى از قرائات موجود، با وحى منطبق نيست. اين مطلب، با استفاده
از قاعده «عدم قول به تفصيل»، دليل بر راهيافت تحريف در قرآن است؛ زيرا در ميان
مدّعيان تحريف در همه آيات و منكرانى كه مطلق راهيافت تحريف را مردود دانستهاند،
قول به تفصيل، وجود ندارد.[3]
اين
استدلال را بر اساس شكل اوّل قياس اقترانى، بدين صورت مىتوان ترسيم كرد:
در
مصحف كنونى، قرائات مخالف با وحىِ نازل شده وجود دارد (صغرا).
اختلاف
قرائات و وجود قرائات مخالف با وحى، به معناى راهيافت تحريف به قرآن است (كبرا).
پس تحريف، به مصحف كنونى راه يافته است (نتيجه).
[1]. فصل الخطاب: ص 183-
209؛ صيانة القرآن من التحريف: ص 214.