مرحوم
آية اللَّه سيّد احمد فِهرى (م 1385 ش)[1] براى اين جانب نقل كردند كه:
شخصاً
از آقا سيدعلى قاضى شنيدم كه فرمود: «مدّتى است كه فكر مىكنم: اگر در بهشت،
نگذارند ما نماز بخوانيم، چه كنيم؟!».
آية
اللَّه فهرى، اضافه كرد كه ايشان جمله ياد شده را با لهجه تركى شيرينى، ادا
مىفرمود.
همچنين
آية اللَّه فهرى نقل كردند كه:
سيّد
على اكبر اعمى[2] مىگفت: مدّت ده روز براى من،
حالتى دست داد كه هر مشكلى داشتم، حل مىشد. شبههاى در حال نماز برايم پيش آمد و
آن، اين بود كه: چگونه ممكن است افرادى همچون اوَيس قَرَن و ...، يك شب تا صبح،
سجده كنند ...؟
با
اين ذهنيت به ركوع رفتم و گفتم: «سُبحانَ رَبّىَ الْعظيمِ وبِحَمدِه». خيلى لذّت
بردم. دو باره گفتم. لذّتم بيشتر شد. همچنان، هر چه بيشتر اين ذكر را مىگفتم،
بيشتر لذّت مىبردم ....
بدين
سان، شبهه من برطرف شد كه اهل معرفت كه از انس با خدا خسته نمىشوند، به دليل
لذّتى است كه از نظر معنوى، احساس مىكنند.
آية
اللَّه بهجت نيز نقل كردهاند كه:
آقا
ميرزا حسينِ ميرزا خليل تهرانى،[3] در سنّ نوزده سالگى مىفرموده:
«غذا خوردن براى من، مانند اين است كه انبان و كيسهاى را پر كنم. من از خوردن غذا
[1]. نماينده امام و رهبرى
در سوريه و امام جمعه زينبيّه دمشق. گفتنى است كه ايشان، اين مطلب را در تاريخ 16/
8/ 1377 در سوريه براى اين جانب نقل كردند.
[2]. وى از دانشآموختگان
حوزه علميه قم بود كه در مدرسه رضويّه حجره داشت. اين جانب در آغازطلبگى( دهه چهل
شمسى)، او را ديده بودم و گاه به حجره وى مىرفتم.
[3]. مقصود، آية اللَّه
ميرزا حسين خليلى تهرانى( م 1326 ق) است كه از مَراجع نامور نجف و از
حاميانمشروطيّت بود.