همانا
براى دلها، روىآورى و روىگردانى، و نشاط و سستى است. آنگاه كه روى آورَد، بينا
و فهميده مىگردد و آن زمان كه روى گردانَد، ملول [و دلْمرده] گردد. پس هنگام
روى آوردن و نشاطش، آن را بگيريد و هنگام روىگردانى و سستى، آن را رها كنيد.
همانگونه
كه از حديث برداشت مىشود، ادبار، همسنخ با فتور بوده، در مقابل نشاط و اقبال،
قرار گرفته است و عاملى براى سستى، ملالت و دلْمُردگى شمرده شده است.
ه.
موقعيّت خوشايند
انسان،
با قرار گرفتن در موقعيتهاى متفاوت، واكنشهاى مختلفى را از خود نشان مىدهد. در
سختىها و مشكلات، به گونهاى عمل مىكند و در آسايش و راحتىها، به گونهاى ديگر.
يكى از موقعيتهايى كه انسان، از تلاش قبلى خود، دست بر مىدارد و به سستى و
تنبلى، رو مىآورد، موقعيت خوشايندى است كه بعد از سختى، حاصل مىگردد. فرد با
رسيدن به موقعيت خوشايند، انگيزههاى درونىاش رنگ مىبازد و از تلاش قبلى خود،
دست بر مىدارد. امام رضا (ع)، اين وضعيت را در