نام کتاب : روش هاى توان افزايى در سختى ها نویسنده : عطاء الله، محسن جلد : 1 صفحه : 308
صفت افترا و ساختگى بودن از قرآن تأكيد مىنمايد: (ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ؛[1] چنان نيست كه اين قرآن از
جانب غير خدا [و] به دروغ ساخته شده باشد). همچنين هنگامى كه خطاب به پيامبر (ص)
گفتند: (لَسْتَ مُرْسَلًا؛[2] تو فرستاده [خدا] نيستى!)،
خداوند، پيامبرى و رسالت وى را قطعى مىداند: (إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ؛[3] قطعاً تو از رسولانى).
همچنين
در برابر اتّهام انتساب آموختههاى خود از بشر به خدا: (يَقُولُونَ
إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ؛[4]
مىگويند: جز اين نيست كه قرآن را بشرى به او مىآموزد!)، با بيان تفاوت زبان قرآن
و زبان فردى كه تعليم قرآن را به او نسبت مىدهند، اين اتهام را از ايشان
مىزدايد: (لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ
عَرَبِيٌّ مُبِينٌ؛[5] زبان كسى كه اينها را به او
نسبت مىدهند، عجمى است؛ ولى اين [قرآن]، زبان عربى آشكار است). چنانچه در برابر
اتّهام كهانت، اين گونه از حريم وى دفاع مىكند: (فَذَكِّرْ
فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ؛[6]
پس تذكّر ده، كه به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستى!). همچنان كه در برابر
گمان باطل برخى مسلمانان صدر اسلام، مبنى بر خيانت پيامبر (ص) در غنايم جنگى،
ايشان را از خيانت، منزّه و پيراسته مىداند: (وَ ما
كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَ؛[7]
ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند).
در
جاى ديگر، پس از آن كه ادّعاى كافران مبنى بر مددرسانى جمعى از غير مسلمانان به
پيامبر (ص) در ساختن و پرداختن قرآن و نسخهبردارى از افسانههاى
[7]. سوره آل عمران، آيه
161؛ به نظر برخى، آيه در مورد اتّهام گروهى از منافقان در جنگ« بدر» نازل شد كه
پيامبر( ص) را به سرقت پارچه قرمزى كه مفقود شده بود، متّهم كردند( جامع البيان،
مجلّد 3، ج 4، ص 207؛ مجمع البيان، ج 2، ص 872؛ روح المعانى فى تفسير القرآن
العظيم، ج 4، ص 170). برخى نيز گفتهاند: آيه در باره تيراندازان احُد فرود آمد كه
سنگر خود را رها كردهاند و گفتند: مىترسيم پيامبر، چنانكه غنايم را در جنگ«
بدر» قسمت نكرد، در اينجا نيز قسمت نكند( مجمع البيان، ج 2، ص 872؛ روح المعانى
فى تفسير القرآن العظيم، ج 4، ص 170).
نام کتاب : روش هاى توان افزايى در سختى ها نویسنده : عطاء الله، محسن جلد : 1 صفحه : 308