responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا    جلد : 1  صفحه : 97

بر فرشتگان برترى يابد داشتن عقل نيست، بلكه اختيار عقلانى و عمل به مقتضاى عقل است و صرف وجود عقل و به كار نبستن آن موجب تنزّل درجه انسان حتى به درجه اى نازل‌تر از حيوان مى‌گردد. بنابراين داشتن عقل شرط لازم برترى انسان بر ديگر موجودات است نه شرط كافى.

مفهوم عقل‌

معناى اصلى عقل در لغت عرب، منع، نهى، امساك، حبس و جلوگيرى است.[1] معانى ديگر عقل نيز كه از همين معنا اخذ شده، با آن مناسبت دارد. مثلًا به وسيله‌اى كه زانوان شتر را با آن مى‌بندند «عقال» گفته مى‌شود، چون شتر را از حركت باز مى‌دارد. به عقل انسان نيز عقل گفته مى‌شود چون او را از كردار زشت باز مى‌دارد.

خليل فراهيدى مى‌گويد: «عقل نقيض جهل است» و فارس بن زكريا نيز وجه تسميه عقل را اين مى‌داند كه انسان را از گفتار و كردار زشت باز مى‌دارد.[2] جرجانى هم معتقد است عقل صاحبش را از انحراف به راه كج منع مى‌كن‌[3] مى‌بينيم كه لغت شناسان گذشته از بيان معناى اصلى عقل كه منع است، به ابعاد يا كاركردهاى مهم عقل يعنى دو جنبه معرفتى و ارزشى عقل نيز اشاره كرده‌اند.

به همين خاطر مى‌توان گفت كه عقل را عقل گويند، چون با كشف حقايق و نشان دادن راه درست از راه نادرست و دعوت انسان به راه راست او را از كارهاى زشت باز مى‌دارد و به تعبير دقيق‌تر زمينه حفظ انسان و دورى از بدى‌ها را در انسان ايجاد مى‌كند.

مفهوم تفصيلى عقل در معانى و كاركردهاى آن بحث مى‌شود و در اين‌جا از راه اضداد، اشاره‌اى به حقيقت عقل خواهد شد؛ چراكه‌ «تُعرف الأشياء بأضدادها».


[1]. ر. ك: جوهرى، الصحاح، ج 5، ص 1769؛ احمد بن محمد بن على المقرى الفيومى، المصباح المنير، صص 422- 423؛ ابن‌فارس، احمد، معجم مقاييس‌اللغة، ج 4، ص 69.

[2]. ابن‌فارس، احمد، معجم مقاييس‌اللغة، ج 4، ص 69.

[3]. مير سيد شريف جرجانى، التعريفات، ص 65.

نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا    جلد : 1  صفحه : 97
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست