نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 215
هيچ يك از وعدهها و وعيدهاى او نمىتوان اعتماد كرد. همچنين خداوند
مىتواند معجزه را به دست پيامبران دروغين، عملى سازد كه با اين فرض ديگر نمىتوان
از راه معجزه، نبوت پيامبران راستين را اثبات كرد.[1]
يا لازمه سخن كسانى كه حسن و قبح عقلى را نفى مىكنند و حسن و قبح شرعى را
مىپذيرند، امكان اين خواهد بود كه خداوند به جاى امر به راستگويى، به دروغگويى
امر كند و به جاى نهى از دروغگويى، از راستگويى نهى كند، كه در اين صورت آنچه
تاكنون خوب بوده، بد خواهد شد و آنچه تاكنون بد بوده، خوب خواهد شد و اين به معناى
جايز بودن تبدل ارزشهاى اخلاقى است كه امرى مردود است.[2]
روش
ارجاع به بديهيات
برخى
امور از وجدانيات است و انسان با مراجعه به خود به حقانيت مطلبى و باطل بودن عقيده
مقابل آن مىرسد. مثلًا در مورد بحث جبر و اختيار مطلب از اين قرار است. متكلم در
رد جبر، شخص جبرگرا را به اين حكم بديهى عقلى متوجه سازد كه عقل بين حركت اختيارى
انسان با حركت سنگ در حال سقوط، فرق مىگذارد و فرق آن دو را در اختيارى بودن اولى
و غيراختيارى بودن دومى مىداند و اينكه علم به اين فرق، بديهى است و نيازمند
استدلال نيست.[3]
روش
همگامى با مخاطب
هر
بحثى با مخاطب، زمانى مىتواند به ثمر بنشيند كه بحث از نقطه مشترك شروع شود. اگر
بدون شروع از نقطه مشترك و واحد بحث آغاز شود، نتيجهاى غير از سرگردانى و عقيم
ماندن بحث پيش نخواهد آمد. پيدا كردن نقطه مشترك گاهى به اين است كه هر دو طرف
برخى از مبانى را قبول دارند و بدان ملتزم هستند و گاه بدين صورت است كه متكلم با
مخاطب مماشات مىكند و نقطهاى را مشترك فرض مىكند و بحث را از آن
[1]. علامه حلى، كشف المراد
فى شرح تجريد الاعتقاد، ص 421.