نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 201
نجران نام برد.[1] آنان پس از شنيدن سخن پيامبر
(ص) مبنى بر اين كه حضرت عيسى (ع) بنده خداوند بود كه مثل انسانهاى عادى مىخورد
و مىنوشيد، گفتند: اگر بنده خدا بود، پس پدرش كه بود؟ در اين موقع فرشته وحى نازل
گرديد و به پيامبر اسلام (ص) گفت كه به آنان بگو: (إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ
مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ).[2] يعنى ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيت يا فرزند خدا بودن
نيست، اگر اين سخن درست باشد كه هر كس بدون پدر متولد شود، خدا پدر اوست؛ پس آدم
هم بدون پدرمتولد شد و بايد فرزند خدا باشد؛ در حالى كه مسيحيان چنين اعتقادى
ندارند. در اين مناظره، پيامبراكرم (ص) با پاسخ نقضى استدلال آنان را در هم فرو
ريخت.[3]
5.
پاسخ به شبهه با روش پاسخ حلى
آنچه
در واقع جواب شبهه است و شبهه را از ميان بر مىدارد پاسخ حلى است كه با ارائه
دليل و برهان صورت مىگيرد، همچنان كه در روش قبلى اشاره شد، پاسخ نقضى استدلال
شبههگر را تخريب مىكند و زمينه را براى ارائه پاسخ حلى آماده مىكند. البته
پاسخگو بايد با شناخت موقعيت، جايگاه استفاده از پاسخهاى نقضى و حلى را تشخيص
دهد و حتى ممكن است در جايى نيازى به پاسخ نقضى نباشد، يا در جايى به صرف ارائه
پاسخ نقضى، شبهه برطرف شود. بسيارى از پاسخهاى اهل بيت (عليهم السلام) به شبهات
با جوابهاى حلى انجام شده است، به عنوان نمونه مىتوان پاسخ امام رضا (ع) به
شبههاى در مورد عصمت حضرت ابراهيم (ع) اشاره كرد. وقتى مأمون پرسيد كه آيا عصمت
حضرت ابراهيم (ع) با گفتن هذا ربى به ستاره و ماه و خورشيد سازگار است؟ امام (ع)
در پاسخ فرمودند: هذا ربى استفهام انكارى و استخبارى است و به عنوان مقدمه بررسى و
رد پروردگار دانستن اجرام آسمانى است، نه بيانگر اعتقاد واقعى حضرت ابراهيم (ع).[4]
[1]. ر. ك: على بن ابراهيم
قمى، تفسير القمى، ج 1، ص 104.