نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 191
دانسته و به حالتى در مقابل يقين معنا كردهاند.[1]
در مورد وجه تسميه حالت عدم يقين به شك، ابن فارس مىنويسد: «در اين حالت مثل آن
است كه دو چيز بر انسان داخل شده و او در ميان آنها مردد بوده و يقين ندار».[2]
بنابراين شك حالتى درونى و روانى است كه بر انسان عارض مىشود، كه همان عدم يقين
است. اما همان طور كه اشاره شد، شبهه به معناى تشابه ميان دو يا چند چيز است و در
واقع به امور واقعى مربوط است؛ اگر چه لازمه آن ايجاد حالت عدم تمييز در انسان
است.
شبهه
مىتواند يكى از عوامل و اسباب شك باشد، يعنى شخص ممكن است در مواجهه با شبهه به
دليل ناتوانى در دفع آن دچار شك شود. از طرفى كسى كه در مورد مسألهاى شك دارد،
اگر به پردازش شك خود اقدام كند و به همراه استدلال، آن را ارائه كند، در واقع شك
درونى خود را به صورت شبهه اظهار كرده است.
نكته
افتراق ديگر بين شك و شبهه آن است كه بروز شك ممكن است غير اختيارى باشد؛ امّا
شبهه كردن امرى اختيارى است و عبارت از ارائه استدلالهاى نادرست به منظور حق جلوه
دادن باطل و بالعكس است.
در
برخى روايات نيز اين دو، قسيم هم قرار گرفتهاند، در روايتى، امام على (ع)
فرمودهاند:
«بنى
الكفر على اربع دعائم: الفسق والغلو والشك والشبهة ...».[3]
مفهوم
سؤال و تفاوت آن با شبهه
معناى
لغوى سؤال، مطلقِ طلب و خواستن است[4] اما در مباحث علمى به معناى
طلب پاسخ در يك بحث علمى است.
[1]. ر. ك: ابن فارس، پيشين،
ص 502؛ احمد بن محمد بن على المقرى الفيومى، المصباح المنير، حرف شين؛ حسن مصطفوى،
التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 6، ص 105.