نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 162
در كتب كلامى نيز اين امر مرسوم است مثلًا علامه حلى در كشف المراد
در بحث عدل الهى و قضا و قدر در راستاى تبيين قضا و قدر به گونهاى كه با عدل الهى
و اختيار انسان هماهنگ باشد با بيان معانى قضا و نيز قدر به تبيين اين هماهنگى
مىپردازد، وى مىنويسد: قضا در سه معنا بكار رفته است:
الف)
خلق و اتمام، مثل آيه (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ).[1]
ب)
حكم و ايجاب، مثل آيه (وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا
إِيَّاهُ).[2]
ج)
اعلام و اخبار، مثل آيه (وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي
الْكِتابِ).[3]
در
مورد معناى قدر نيز مىفرمايد: قدر به سه معنا به كار مىرود:
ج)
بيان، مثل آيه (إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ)[5] اى
اخبرنا بذلك. پس از ذكر اين معانى در خصوص قضا و قدر خداوند در افعال اختيارى
انسان مىگويد: تنها معناى سوم از قضا و قدر در اين بحث مىتواند درست باشد.[6]
2.
روش ذكر تاريخچه
تبيين
خوب زمانى رخ مىدهد كه بتوان آگاهى كافى و دقيقى از مسأله و فضاى بحث را به مخاطب
القا كرد تا زمينه تفكر براى وى در رد يا قبول آموزهاى فراهم شود. اين زمينه سازى
گاهى با تبيين مؤلفههاى خود مسأله شكل مىگيرد و گاهى نيازمند مكمل است. بيان
تاريخچه و ذكر اقوال مختلف مىتواند يكى از مواردى باشد كه در امر تبيين و روشن
شدن مسأله نقش مكمل را ايفا مىكند.