نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 157
مثال اين مطلب اين است كه مردى را مى بينى كه در صدد گناه است. تو او
را نهى مىكنى اما او گناه را رها نمىكند. پس تو او را رها مىكنى به اين معنا
نيست كه تو او را به گناه امر كردهاى.[1]
از
اين مثال وجدانى فهميده مىشود كه اجازه تكوينى خدا به گناه انسانها نه به معناى
مجبور بودن آنها به انجام گناه است و نه به معناى رضايت خداوند به گناه. بلكه در
عين آزادى انسان، خداوند اذن تكوينى به گناه مىدهد و تفويض درست نيست.
برخى
ديگر از مباحث به گونهاى است كه در تبيين آن مىتوان از تبيينهاى تجربى و آمارى
استفاده كرد. گاهى نيز متكلم از تركيبى از اين بيانها استفاده مىكند. به هر حال
متكلم از هر بيانى كه هدف از تبيين را برآورده كند، مىتواند بهره بگيرد.
3.
شرايط تبيين با توجه زمان و مكان
واضح
است كه شرايط اجتماعى در همه زمانها و مكانها يكسان نيست، گاه شرايط به گونهاى
است كه براى تبيين موضوعات كلامى محدوديتى وجود ندارد. در اين صورت كار تبيين به
راحتى مىتواند صورت پذيرد. ولى گاه وضعيت به گونهاى است كه حساسيت خاصى نسبت به
موضوع مورد نظر از جانب اجتماع يا حكومت وقت وجود دارد به گونهاى كه يا اصلًا
نمىتوان موضع گيرى نمود و يا نمىتوان صريح سخن گفت. در اين صورت طبيعى است كه
تبيين روشن و واضح با مشكلاتى همراه است. از اين رو در هر تبيينى بايد به شرايط
زمان و مكان توجه داشت. براى اين شرايط مى توان از ماجراى بحث از قدم قرآن ياد
كرد. در زمان مامون ميان معتزله از يك سو و اهل الحديث از سوى ديگر در مورد قدم و
حدوث كلام الهى بحث در گرفت. معتزله كلام الهى را مخلوق و حادث دانسته و اعتقاد به
قديم بودن قرآن را كفر اعلام كردند. در مقابل اهل الحديث به قديم بودن قرآن معتقد
بودند. مأمون به تشويق معتزله دستور صادر كرد كه بر طبق آن، معتقدان به قدم قرآن
بايد تأديب مىشدند. در پى اين فرمان افراد زيادى از جمله احمد بن حنبل پيشواى اهل
الحديث به زندان افتادند و شكنجهها ديدند. اين