responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا    جلد : 1  صفحه : 140

تعارض دليل قطعى و دليل وهمى و تعارض دليل ظنى و دليل وهمى، مى‌تواند داشته باشد اما از ميان اين صور تنها چند صورت قابل بحث است.

در مباحث قبلى اشاره شد كه دليل نقلى هم در صورت قطعى بودن معتبر است و هم در صورت وثوق و اطمينان به آن. اما دليل عقلى تنها در صورتى كه يقين رياضى يا يقين عقل سليم را حاصل كند، حجت است و دليل عقلى ظنى معتبر نيست. بر اين اساس صور تعارض عبارت خواهد بود از تعارض دليل عقلى قطعى با دليل نقلى قطعى و تعارض دليل عقلى قطعى با دليل نقلى اطمينانى.

نكته ديگر اين كه در اكثر مواردى كه ميان عقل و وحى تعارض رخ مى‌دهد، تعارض بدوى است و بر اساس قاعده‌ «الجمع مهما امكن اولى من الطرح»، عقل مى‌تواند راه حلى براى جمع بيابد و از اين كه تعارض بدوى به تعارض مستقر تبديل شود جلوگيرى نمايد. يكى از كارهاى اصلى عقل استنباطى، يافتن راه حل جمع ميان ادله متعارض است. تعارض بدوى هر چند از لحاظ لغوى تعارض است اما از معناى اصطلاحى تعارض خارج است.

برخى از مباحث علم اصول مانند مقدّم كردن خاص بر عام و مقيد بر مطلق و مبحث حكومت و ورود به جهت رفع تعارض بدوى و جمع ادله است.

به نظر مى‌رسد اگر از روش تعامل ميان عقل و نقل استفاده شود و همه كاركردهاى عقل در كنار وحى و با هم به كار گرفته شود، اكثر قريب به اتفاق تعارضات حل خواهدشد.

براى مثال معمولًا آياتى كه سخن از «يُرِيدُ اللَّهُ» به ميان آورده‌[1] به عنوان مثالى براى تعارض عقل و وحى ذكر مى‌شود در حالى كه يد در لغت به معناى قدرت و حمايت و بخشش‌[2] نيز به كار مى‌رود و عقل به كمك داده‌هاى عقل نظرى و نيز با رعايت تناسب‌


[1]. ر. ك: آل عمران: 26 و 73؛ مائده: 64؛ حديد: 29.

[2]. ر. ك: ابى الحسين احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، ج 6، ص 151، ابن الأثير، النهاية فى غريب الحديث، ج 5، ص 293.

نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا    جلد : 1  صفحه : 140
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست