نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 141
حكم و موضوع، به روشنى درك مىكند كه مقصود از «يد» در جمله (يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ)[1] قدرت و حمايت است نه دست ظاهرى.
نكته
ديگر اين كه گاه عقل با منطق و دليل نقلى و گاه با مدلول التزامى نقل متعارض
مىشود. صورت اخير نيز در بحث تعارض داخل است، مشروط به اين كه مدلول التزامى تحت
عنوان نص يا عنوان ظاهر قرار گيرد، به نحوى كه عرفاً نص يا ظهور بر آن اطلاق شود.
نكته
ديگر اين كه در بحث تعارض، منظور از قطع و ظن، نوعى است نه شخصى. ممكن است شخصى از
صدها روايت به قطع نرسد، اما شخص ديگر با يك روايت قاطع شود. منظور هيچ يك از
اينها در اين بحث نيست بلكه قطع و ظنى كه انسانهاى طبيعى و متعارف به آن مىرسند
منظور نظر است.
نكته
ديگر اين كه در بحث تعارض، فرد در مقام قضاوت قرار دارد و در مقام قاطع نمىباشد.
توضيح اينكه تعارض عقل قطعى و نقل قطعى اگر به مقام قاطع برگردانده شود، تعارض رخ
نمىدهد، زيرا معنا ندارد كه شخصى از راه عقل مثلًا به حدوث جهان و از راه نقل به
قدم جهان يقين كند. اگر حدوث عالم را صد درصد درست مىداند، ديگر ممكن نيست قدم
عالم را نيز صد درصد درست بداند. بنابراين بحث تعارض دلايل قطعى در مقام قضاوت
مطرح مىشود و قطع دو طرف شأنى است. يعنى هر يك از دو دليل شأنيت قطع نوعى را
دارند، حتى در خصوص تعارض قطع وظن هم مطلب از همين قرار است چون معنا ندارد كه
شخصى حدوث عالم را صد درصددرست بداند و قدم عالم را هشتاد درصددرست بداند.
حل
تعارض
بر
اساس مباحث قبلى، تعارض عقل و نقل دو صورت دارد: تعارض عقل قطعى با نقل اطمينانى و
تعارض عقل قطعى با نقل قطعى.