نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 127
فرمود: هفت چيز بر خردمندى صاحبان خرد دلالت دارد: ثروت از ميزان عقل
صاحب مال پرده بر مىدارد و ....
پرسشى
كه مىتوان در اين جا مطرح نمود اين است كه از يك سو گفته مىشود، تدبير معاش و
اصلاح امور دنيا از كاركردهاى عقل است و در همين راستا مىدانيم كه چه بسيار بودهاند
انسانهايى كه به جهت اصلاح امور دنيايىشان از هيچ ظلم و نيرنگ دست نكشيدند و از
سويى ديگر گفته مىشود
«العقل
ما عُبد به الرحمن».
آيا
مىتوان گفت آنچه اين افراد به كار مىبستند كه منشأ عبوديت شيطان است، عقل بوده
است؟
پاسخ
اينكه، چنانچه ذكر شد عقل داراى سه كاركرد است، اگر آنچه كه عقل ابزارى تدبير
مىكند، بر اساس و مطابق با يافتههاى جنبه نظرى و عملى عقل بوده و تدبير عقل
ابزارى براى رسيدن به اهداف تعيين شده توسط عقل عملى باشد، در اصطلاح دينى مى توان
آن را عقل به شمار آورد و به عبارت ديگر، وقتى عقل نظرى وجود خداوند را ثابت كرد و
عقل عملى وجوب اطاعت او را درك نمود، اگر تدبيرى كه عقل ابزارى مىانديشد، در اين
مسير و براى تحقق عبادت و بهتر انجام شدن آن باشد، اطلاق عقل به آن صحيح است والّا
همان گونه كه در احاديث آمده، فقط شباهتى اسمى و ظاهرى با عقل دارد، نه اينكه
واقعا عقل باشد:
تلك
النّكراء تلك الشيطنة و هى شبيهة بالعقل و ليست بعقل؛[1]
زيرا
در مسير شيطان قرار گرفته است و در حقيقت در راستاى جهل، عمل مىنمايد.
به
همين دليل مىتوان گفت عقل ابزارى در اصطلاح غير دينى مىتواند در مسير جهل و يا
در مسير عقل قرار بگيرد و حالتى خنثى دارد. اما در اصطلاح دينى، اگر عقل ابزارى در
مسير عقل نظرى و عملى قرار گيرد، عقل ناميده مىشود و اگر در مسير جهل عمل كرد،
نكراء و شيطنت نام مىگيرد.
نقطه
مقابل اصطلاح دينى، اصطلاح هيوم از عقل است، او عقل ابزارى را خدمتگزار اميال و
شهوات و انفعالات مىداند.[2]
[1]. كلينى، الكافى، ج 1، ص
11، كتاب العقل و الجهل.
[2]. ر. ك: فردريك كاپلستون،
فيلسوفان انگليسى از هابز تا هيوم، صص 337 334 و 347 343.
نام کتاب : روش شناسى علم كلام، اصول استنباط و دفاع در عقايد نویسنده : برنجكار، رضا جلد : 1 صفحه : 127