نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 108
قلب قسى، نه معرفت نفس محقق خواهد شد و نه معرفت رب. پس همانگونه كه
در آيينه غبارآلود و مكدّر، تصويرى نمىتوان مشاهده كرد؛ انسان قسىّالقلب نيز به
سوى هلاكت و ظلالت در حركت است؛ زيرا وسيله كسب معرفت خود را از دست داده است و هر
حركت و تلاشى بدون شناخت، محكوم به شكست خواهد بود.
از
امام باقر (ع) روايت شده است:
همانا
خدا عِقابهايى براى قلبها و بدنها پيشبينى كرده است: تنگىِ روزى، سستى در
عبادت؛ و هيچ بندهاى به عقوبتى بزرگتر از قساوت قلب مبتلا نشده است.[1]
استاد
مصباح يزدى، ادراك را از جمله وظايف قلب برشمرده است:
يكى
از آثارى كه به «قلب» نسبت داده شده عبارت است از «ادراك» اعم از ادراك حصولى و
ادراك حضورى كه با تعابير مختلف در قرآن مجيد نشان داده مىشود كه فهميدن و درك
كردن، از شئون «قلب» و به تعبير ديگرى «فؤاد» است؛ ازاينروست كه ميبينيم قرآن با
تعابير مختلف و با استفاده از كلماتى از خانواده عقل و فهم و تدبر و ... كار ادراك
و عمل ادراك را به قلب نسبت مىدهد؛ يعنى حتى در آنجا نيز كه ادراك را از قلب نفى
مىكند، مىخواهد اين حقيقت را القاء كند كه قلب، كار خودش را انجام نمىدهد و
سالم نيست؛ يعنى شأن قلب اين است كه ادراك كند؛ پس اگر ادراك نمىكند، بهخاطر عدم
سلامت آن است؛ كه اگر سالم مىبود، ناگزيرْ عمل ادراك را انجام مىداد.[2]
وى
سپس به آيات فراوانى اشاره كرده است كه در قرآن كريم به اين كاركرد قلب تصريح كرده
است.[3]
به
نظر مىرسد فراوانىِ آيات و رواياتى كه به بيان اين كاركرد قلب پرداخته است و نيز
متونى كه اهميت شناختِ بهدست آمده با قلب را بيان مىكند، گوياى مطابقت با واقع
در شناخت حاصلشده توسط قلب است. به همين دليل، در متون دينى به