نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 107
خداوند خير بندهاى را بخواهد، دو چشم قلبش را مىگشايد و او را به
امور مربوط به آخرتش كه از نظر او پنهان است، بينا مىكند؛ و اگر جز خير برايش
بخواهد، قلب او را از ادراك اين معانى عاجز خواهد كرد.[1]
امام
صادق (ع) دراينباره به سليمانبنخالد مىگويد:
اى
سليمان، همانا تو از قلب و قواى شنوايى برخوردارى؛ و خدا اگر هدايت بندهاش را
بخواهد، گوشهاى قلبش را مىگشايد؛ و اگر جز آن برايش بخواهد، بر گوشهاى قلبش
مُهر خواهد زد و هرگز اصلاح نخواهد شد؛ و اين همان كلام خداست كه مىفرمايد: يا بر
قلبهايى كه قفلها نهاده شده[2].[3]
بنابراين،
قلب يكى از ابزارهاى مهم ادراكى و شناختى انسان است و بخش وسيعى از شناخت انسان،[4]
به آن ارتباط خواهد داشت. البته اگر مفهوم قلب را جان و نفس آدمى بدانيم و عقل را
نيز از متعلقات قلب بهشمار آوريم، در آن صورت، همه ادراكات و معلومات براى آن
حاصل مىشود.[5]
اما
همانگونه كه بيان شد، اين ابزار از مهمترين ابزارهاى شناخت دانسته شده است. يكى
از نشانههاى اعتبار بالاى ادراكات قلبى اين است كه به شناخت قلبى، علم نمىگويند
بلكه به آن بينايى و بصيرت گفته مىشود. از سوى ديگر، به جهل قلبى، نادانى
نمىگويند بلكه به آن نابينايى و ناشنوايى گفته مىشود. پس همانگونه كه ادراكات
گوش و چشم براى انسان اعتبار بسيارى دارد و يقينى است، ادراكات قلبى نيز از اين
ويژگى برخوردار است.
از
نشانههاى ديگرِ اهميت قلب بصير و ادراكات آن، اين است كه بالاترين بلايى كه
خداوند، بنده گنهكار خود را به آن مبتلا مىكند، قساوت قلب است؛ چرا كه با
« ألا إن للعبد أربع أعين: عينان يبصر بهما أمر دينه و دنياه، و
عينان يبصر بهما أمر آخرته، فإذا أراد الله بعبد خيرا فتح له العينين اللتين فى
قلبه، فأبصر بهما الغيب فى أمر آخرته، و إذا أراد به غير ذلك ترك القلب بما فيه».
[3]. المحاسن: ج 1 ص 318 ح
633؛ دانشنامه عقايد اسلامى: ج 2 ص 436 ح 1719.
« يا سليمان، إن لك قلبا و مسامع، و إن الله إذا أراد أن يهدى عبدا
فتح مسامع قلبه، و إذا أراد به غير ذلك ختم مسامع قلبه فلا يصلح أبدا، و هو قول
الله تعالى: أم على قلوب أقفالها».
[4]. ر. ك: دانشنامه امام
على( ع) قلب و معرفت قلبى: ج 1 ص 66- 76.