نام کتاب : رفتار اخلاقى انسان با خود نویسنده : سبحانىنيا، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 106
كرده است.[1] بنابراين مىتوان ادعا كرد كه
تقريباً همه صاحبنظران مسلمان با الهام از قرآن كريم بر اين باورند كه قلب نيز
يكى از مهمترين ابزارهاى شناخت آدمى بوده و بر اساس برخى متون ديگر، شناخت قلبى
عميقترين شناخت دانسته شده است. البته تعابير تمثيلى براى شناخت قلبى در متون
دينى به كار رفته و براى قلب نيز ادوات كمكى مانند چشم و گوش فرض شده است[2]
و به نقش ابزارى قلب براى فهم و درك به كمك گوش و چشم قلبى تصريح شده است. پيامبر
خدا (ص) در بيانى صريح و روشن دراينباره مىفرمايد:
هيچ
بندهاى نيست مگر آنكه در صورتش دو چشم است كه امور مربوط به دنيايش را مىبيند و
دو چشمى است كه با آن امور مربوط به آخرتش را مشاهده مىكند؛ اگر خداوند خير
بندهاى را بخواهد، دو چشم قلبش را مىگشايد و او را به وعدههاى غيبى و آنچه غايب
است بينا مىسازد؛ پس او با غيب، به غيب ايمان مىآورد.[3]
البته
مقصود آن حضرت از اين بيان، چشم و گوش ظاهرى نيست، بلكه قواى ادراكى است؛ يعنى
همانگونه كه چشم و گوش، قواى ادراكى سرِ انسان است، قلب او نيز از قواى ادراكى
برخوردار است. لذا امام على (ع) منشأ و منبع حكمت را قلب مىداند و مىفرمايد:
حكمت، درختى است كه در قلب مىرويد و ميوهاش در زبان جارى مىشود.[4]
امام
زينالعابدين (ع) درباره قلب و نقش ابزارى آن و نيز ادوات قلب براى شناخت
مىفرمايد:
همانا
براى بنده دو چشم است كه امور مربوط به دين و دنيايش را مىبيند؛ و دو چشمى است كه
با آن امور مربوط به آخرتش را مىبيند؛ پس اگر
[1]. حج: 46: أَ
فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ
آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى
الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛ آيا در زمين نمىگردند تا برايشان دلهايى باشد كه
بدان انديشه كنند، يا گوشهايى كه بدان بشنوند، چشمانشان كور نيست، بلكه دلها و
قلبهايى كه در سينههايشان است، كور و نابيناست».
[3]. الفردوس: ج 4 ص 14 ح
6040؛ دانشنامه عقايد اسلامى: ج 2 ص 432 ح 1708.
« ما من عبد إلا و فى وجهه عينان يبصر بهما أمر الدنيا، و عينان فى
قلبه يبصر بهما أمر الآخرة، فإذا أراد الله بعبد خيرا فتح عينيه التى فى قلبه،
فأبصر بهما ما وعد بالغيب و مما غيب فآمن الغيب بالغيب».