نام کتاب : تربيت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حديث نویسنده : فقيهى، على نقى جلد : 1 صفحه : 383
پرخاشگر (براى دخترها) يا به همانندسازى نامناسب با والد جنس مقابل
يا انتخاب نامتناسب يك شيئى براى انرژى روانى جنسى، منجر خواهد شد. طبق اين نظريه،
همجنسگرايى، ترانس سكسواليسم و يادگارخواهى همراه با مبدّلپوشى، همگى، انحراف
شمرده مىشوند؛ چون نشاندهنده همانندسازى به جنس مقابل هستند تا جنس خودى. مثلا
مردى كه لباس زنانه مىپوشد، درواقع، با مادر خود همانندسازى مىكند.
بااينحال،
نمايشگرى و نظربازى نيز به عنوان تظاهر همانندسازى زنانه تلقى مىشود؛ چون فرد
مبتلا به پارافيليا، مجبور است براى رفع اضطراب مربوط به اختگى، مدام، اعضاى
تناسلى خود و ديگرى را آزمايش نمايد. يادگارخواهى، راهى براى جابهجايى تكانههاى
جنسى، به موضوعى نامتناسب است. يادگارخواه كفش، ناخودآگاه، اين موضوع را كه زن،
آلت خود را در نتيجه اخته شدن از دست داده است با وابسته ساختن ليبيدو به يك شيئى
فاليك كفش- كه نماد آلت زنانه است-، انكار مىكند. بچّهباز و ساديست جنسى، هردو
در نياز به برترى و كنترل بر قربانى خود سهيم هستند و ظاهرا مىخواهند اساس
درماندگى خود را در بحران اوديپال، جبران نمايند. مازوخيست جنسى، بر ترس خود از
آسيب ديدن و احساس درماندگى، با تظاهر به اينكه تأثيرناپذير است تسلّط مىيابد.
نظريه
يادگيرى اوّليه در مورد پارافيليا، بيشتر به شكل نظريههاى «برانگيختگى انحرافى»،[1]
است و اين سؤال مطرح مىشود كه: چرا برخى از افراد، جذب كارهاى غلط مىشوند؟ البته
برخى مسائل را مىتوان به برانگيختگى انحرافى نسبت داد و برخى را نه. اين مطلب،
بيشتر متناسب با يادگارپرستى و شايد ميل جنسى به كودكان بوده و به وجود يك محرّك
قابل شناسايى- كه بيمار را مجذوب مىكند-، بستگى دارد. البته ممكن است اين حالت
مجذوب بودن را به وضوح بيان كند يا از پاسخ بيمار در شرايط خاصى دريافت شود.