نام کتاب : حكمت نامه عيسى بن مريم نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 213
عيسى عليه السلام دستش را گرفت و او را از آب بيرون آورد، و سپس به او فرمود:
«مگر چه گفتى، اى مرد كوتاه؟!».
گفت: با خودم گفتم: اين روح خدا بر آب مىرود، و من هم مىروم، و از اين بابت دچار غرور شدم.
عيسى عليه السلام به او فرمود: «تو خود را در غير آن جايگاهى قراردادى كه خداوند قرارت داده بود (پايت را از گليم خود درازتر كردى]. خداوند هم براى سخنى كه گفتى، بر تو خشم گرفت. پس، از گفته خود به درگاه خدا توبه كن».
مرد توبه كرد و به مرتبهاى كه خداوند، او را در آن قرار داده بود، بازگشت. بنا بر اين، از خدا بپرهيزيد و به [مقام و مرتبه] يكديگر حسادت نورزيد.
332. كتاب التوابين، ابن قُدامه- به نقل از وهيب بن ورد-: به ما خبر رسيده كه عيسى عليه السلام و مردى از حواريانش از بنى اسراييل، در قلعه دزدى به وى برخورد كردند. زمانى كه او آن دو را ديد، خداوند به دلش انداخت كه توبه كند. به خودش گفت: اين، عيسى بن مريم عليه السلام روح و كلمه خدا و اين هم حوارى اوست. اى بدبخت! تو كيسى؟ اى دزد بنى اسراييلى! راهزنى مىكنى. اموال مردم را مىگيرى. خون مىريزى.
بعد هم پشيمان و تائب از كرده خويش به سمت آنها فرود آمد. وقتى به آن دو رسيد، به خودش گفت: تو مىخواهى با اين دو همراه شوى؟ تو اهل اين كار نيستى. همانطور كه خطاكارِ گناهكارى مثل تو، راه مىرود، از پى آنان راه برو.
حوارى، سرش را به سمت او چرخاند و وى را شناخت و پيش خودش گفت:
به اين خبيث بدبخت و راه رفتنش پشت سر ما، نگاه كن. خداوند متعال به دل آن دو انداخت كه وى پشيمان است و توبه كرده، و نيز اين كه حوارى، آن شخص را
نام کتاب : حكمت نامه عيسى بن مريم نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 213