نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 373
با ملاحظه اين سندها، يك نكته چشمان اهل فن را خيره مىكند: شكّاكيّت شاخت درباب صحت إسناد روايات به مراجع (صحابه) نخستين، بار ديگر تأييد شده است. اگر اين روايت پيش از سال 93 ق/ 711 م ساخته نشده باشد، در آن صورت گوينده آن هرگز عبدالله بن عمرو (د 63 يا 77 ق)، كعب الأحبار (د 35 ق) يا پيامبر (د 11 ق) نمىتواند باشد. تنها شاخه منتسب به ابوقبيل (د 128 ق) و همعصر وى، بشير بن أبىعمرو از اين تصفيه جان سالم بهدر مىبرند.
ديگر جوانب اين أسناد، هرچند تأييد مثبتى بر ديدگاههاى شاخت نمىگذارند، امّا با آراى وى سازگارند. فىالمثل شاخت در نظريه خود، حضور نسبى مراجعى غير از پيامبر را نشانه قدمت روايت مىداند، و ما در اينجا با چنين مواردى مواجهيم. سه تحرير از چهار گونه تحريرهاى مختلف اين روايت را به افرادى غير پيامبر نسبت دادهاند. شاخت درباب ارسال حديث هم نظرى مشابه دارد كه از قضا در اين روايت نيز تأييد مىشود. بهترين مثال همان تحريرى از روايت است كه سندش از طريق فردى به نام مُحاصِر بن حبيب به پيامبر مىرسد. اين مُحاصر را هيچكس صحابى ندانسته و باآنكه هيچجا از تاريخ وفاتش سخن نگفتهاند، اطّلاعات كافى براى تاريخگذارى تقريبى وى در اختيار داريم. وى برادرى داشته كه در 130 ق/ 747 م درگذشته؛ و چون خودش همواره براى معاوية بن صالح (د 158 يا 127 ق) نقل روايت مىكرده، لاجرم نمىتوانسته است اين روايت را بهطور مستقيم از پيامبر شنيده باشد.[1] به نظر مىرسد برخى از تحريرهاى اين روايت از
[1]. براى اين تحرير نگاه كنيد به ابنأبىحاتم( م 327 ق/ 938 م)، الجرح و التعديل، حيدرآباد، 1360- 1373؛ ج 4، جزء 1، ص 439 بهبعد، شماره 2005؛ براى برادرش دَماره، نگاه كنيد به ابنحجر( م 852 ق/ 1449 م)، تهذيب التهذيب، حيدرآباد، 1325- 1327، ج 4، ص 459 بهبعد؛ و براى سال وفات معاوية بن صالح، نگاه كنيد به اين مقالهفييرو در زير:
aIla Iil. b ayiw YuM", orreiF. I. M أ miIla mar رگ
: historia y leyenda", in M. MarIn) ed.(, Estudios onomAsti cobiogrAficos de alAndalus, vol. 1, Madrid, 8891, 8553.
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 373