نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 374
كعبالأحبار نيز به همين انقطاع در سند دچارند.[1] ديرترين زمان فوتى كه براى وى گفتهاند، سال 35 ق/ 655 م است؛[2] امّا در ميان ناقلان از وى (تنها به يك نمونه روشن اشاره مىكنم)، نام حُدَير بن كُريب آمده كه خود در 129 ق/ 746 م يا در زودترين زمان ممكن، سال 100 ق/ 718 م درگذشته است. جنبه ديگرى از ديدگاه شاخت و پيروان وى كه روايت ما نيز به نحو قابل قبولى آن را تأييد مىكند، «رشد وارونه إسنادها» ست. در سلسله سند يكى از تحريرهاى اين روايت كه به أبوقبيل مىرسد، نام يكى از معاصران وى، يعنى بشير بن أبىعمرو هم در كنار وى به عنوان منبعى موازى ذكر شده است، امّا در روايتى ديگر كه به عبدالله بن عمرو مىرسد، همين بشير در قالب راوى عبدالله ظاهر مىشود. از آنجا كه إسناد دوم قابل اعتماد نيست، مىتواند بر رشد وارونه سند روايت نخست دلالت كند.[3]
با اين همه، تنها نظريه «حلقه مشترك» شاخت است كه تطبيق آن بر أسناد روايت ما چندان رضايت بخش نيست. نخست آنكه با ملاحظه نمودار 2، بهروشنى پيداست كه ما نه يك، بلكه دو حلقه مشترك آشكار داريمالبته به شرط آنكه اين اصطلاح را بتوان بهدرستى در باب اين روايت بهكار برد. در يك سو، ابنلَهيعة (د 174 ق/ 790 م) حلقه مشترك أسناد تحرير مصرى است؛ و، در سوى ديگر، أرطاة بن منذر
[2]. نگاه كنيد به مقاله« كعب الأحبار»( نوشته م. شميتزM .Schmitz ) در دائرة المعارف اسلام، ويرايش دوم، لايدن، 1960 بهبعد كه از ابنعماد( م 1089 ق/ 1679 م)، شذرات الذهب، قاهره، 1350- 1351، ج 1، ص 40، سطر 11 نقل قول مىكند. ديرترين تاريخ فوتى كه دادهاند، سال 34 ق/ 654 م است( تاريخ سال 62 يا 63 هجرى كه در خليفة بن خياط( م 240 ق/ 854 م)، طبقات، تحقيق س. زكّار، دمشق، 1966، ص 788، شماره 2895 آمده، احتمالًا اشتباه است).
[3]. توجه داشته باشيد كه چگونه تاريخگذارى مستقل بيرونى روايات آخرالزمان در اين نمونه جواب مىدهد. اين بن بست در پژوهش زير تحليل شده است:
. f 138, htidaH a fo noitulove ehT, namaZ
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 374