نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 36
اين دسته از محقّقان هم ادعاى شكاكان را رد مىكردند كه حديث را بايد جعلى دانست تا زمانى كه خلاف آن اثبات شود، و هم دعوى مخالفان آنان را كه به عكس اعتقاد داشتند. اينان از اظهارنظرهاى كلى در باب وثاقت تاريخى حديث خوددارى مىكردند و تنها زمانى راجع به روايات خاص و جزيى داورى مىكردند كه به بررسى كامل آنها پرداخته باشند.[1] به نظر آنان، پيش از آنكه بتوانيم در باب خاستگه بخش معينى از احاديث، قضاوت كلىترى ارائه دهيم، بايد احاديث و جوامع حديثى بسيار بيشترى را با شيوه نقدِ منابع تحليل كرده باشيم.[2] روشهاى هر يك از اين دو دسته محقّقان از گروه سوم در ادامه با تفصيل بيشترى خواهد آمد.[3]
[1]. وائل حلاق اخيراً در مقالهاى گفته است كه پژوهشهاى غربيان در باب وثاقت حديث« عمدتا، اگر نگوييم مطلقا، بىثمر و بيهوده است». به نظر وى، اينان به بررسى يك شِبه مسئله پرداختهاند؛ نگاه كنيد به مقاله:"
The Authenticity of Prophetic HadDth: a Pseudo, Problem", Studia Islamica
، ش 89،( 1999)، ص 75- 90. پژوهش وى مطمئنا اين گروه از محقّقان را مورد حمله قرار نمىدهد، چرا كه اينان از بيان اظهارات كلى در اين موضوع خوددارى مىكنند. حتى اين هم محل ترديد است كه وائل حلّاق ديگر محقّقان غربى را در اين قضاوت خود مورد نظر داشته است، چرا كه معمولًا هدف اصلى آنان ردّ يا تثبيت ديدگاه محقّقان مسلمان در باب حديث نبوده است. مسئله رويارويى آنان همواره ميزان وثاقت حديث به عنوان منبعى تاريخى بوده است؛ يعنى پرسش اصلى اين بوده است كه اين روايات در حقيقت چه دوره زمانى خاصى را به ما نشان مىدهند. اينكه دانشمندان اصول فقه( و نه دانشمندان اصول حديث!) اغلبِ احاديث را ظنى الصدور مىدانند هيچ ارتباطى با معضل رويارويى محقّقان غربى ندارد كه درصدد استفاده از اين مطالب حديثى به عنوان منابع و مدارك تاريخى بودهاند.
[2]. همچنين نگاه كنيد به نتايجى كه شوئِلِر از بحث درباره رهيافتهاى مختلف در پژوهشهاى غربيان راجع به وثاقت تاريخى روايات اسلامى يافته است. در كتاب.Charakter und Authentie ,9 -91 .
[3]. نگاه كنيد به صفحاتxxxvii -1 i در همين مقاله. يكى از مسائل بسيار مهم و مرتبط با موضوعِ خاستگاه و تاريخيّت حديث كه در اين نوشتار گنجانده نشده، اين است كه چگونه حديث با فقه درآميخت؛ علت آن بود كه بررسى اين مطلب در بحث از تطوّر و تكامل فقه اسلامى مناسبتر است. با اين حال، به مهمترين منابع اين بحث در مقاله حاضر اشاره كردهام:
اطّلاعات كامل را در كتابشناسى پايان مقاله ببينيد);Ahmad Hasan ,Development ( پاورقى شماره 55 را ببينيد);Ali Dere ,Die IadD *
hanwendung bei ImAm Malik b. Anas)- 971/ 597( im Spiegel der an ihn von as- Saibani)- 981/ 408( und as- safii)- 402/ 918( gerichteten Kritik) Aachen, 5991(.
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 36