responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 231

است.[1] در دوره سلجوقى علماى شيعه چندان در باب اصول سخنى نگفته‌اند. محمّد بن احمد بن ادريس (متوفاى 598 ق) كه در فصل پايانى كتاب سرائرش مطالبى از آثار متقدم اماميّه نقل كرده، دست كم به يك «اصل» اشاره كرده است.[2] كتاب دوستى چون على بن موسى بن طاووس (متوفاى ذو العقده 664 ق) ضمن بازيابى برخى از اصول به جا مانده از آخرين سال‌هاى خلافت عباسيان، آن‌ها را در آثار خود ثبت كرده است. ابن طاووس گاه مطلبى را از اصلى نقل مى‌كند، امّا هيچ اطّلاعاتى درباره آن به دست نمى‌دهد؛ مثلًا در مواردى كه مى‌گويد. «در يكى از اصول قديمى اصحابمان يافتم؛ وجدت فى أصل عتيق من أصحابنا»،[3] يا «در اصلى‌


[1]. اين تاريخ را يوسف العِش(Les bibliothequ فs arabes ,Damascus ,7691 ,pp .611 f )، پيشنهاد داده كه تاريخ‌گذارى ياقوت از اين ماجرا در سال 447 هجرى را مردود مى‌داند. نك. به طور كلّى ياقوت، معجم البلدان، بيروت، 1374- 1376 ق/ 1955- 1957 م، ج 1، ص 534، و از آن جا به الذريعة، ج 2، ص 129، 134 و ج 8، ص 173 و بعد، و مقدمه آل بحر العلوم بر كتاب الرجالِ طوسى، ص 13- 17، 52 و منابع ياد شده در آن جا.

[2]. ابن‌ادريس، السرائر، تهران، 1390 ق، ص 471- 494. اين آثار عبارتند از. از كتاب أبان بن تغلب، ص 475؛ كتاب جميل بن درّاج، ص 476، كه هر دو كاملًا به اصل مى‌مانند( ادامه را ببينيد)؛ كتاب حُريز بن عبد اللّه سِجستانى، ص 479- 480 كه ابن‌ادريس آشكار آن را اصل مى‌خواند( ص 480). از آن‌جا كه روايات منقول از اين كتاب در باب نماز است، احتمالًا با كتاب الصلاة سجستانى يكى است. مؤلّفان بعدى ابن‌ادريس را به سبب حفظ اين منتخبات از كتب قديم اماميّه ستوده‌اند( خوانسارى، روضات الجنّات، ج 6، ص 274). همچنين نقل است كه او نسخه‌اى از اصل علاء بن زرين را استنساخ كرده است( الذريعة، ج 2، ص 164، ش 604؛ نيز نك. ادامه‌همين مقاله، پانويس 166).

[3]. ابن‌طاووس، فتح الأبواب بين ذوى الألباب وربّ الأرباب( قس الذريعة، ج 16، ص 103، ش 127)، منقول در بحار الأنوار، ج 18، بخش 2، ص 932. نيز نك. همو، مهج الدعوات،[ تهران،] 1323 ق، ص 313؛ همو، فرج المهموم، نجف، 1368 ق، ص 187). ابن‌طاووس نخستين فردى نيست كه چنين شيوه‌اى را به كار برده است؛ شيخ طوسى( كتاب الغيبة، نجف، 1385 ق، ص 187) نقل مى‌كند كه احمد بن على بن عباس بن نوح( نك. همين مقاله، پيشتر، پانويس 10) گفته است:« من در يك اصل قديمى يافته‌ام كه در اهواز، در محرّم 317 هجرى استنساخ شده بود.» قس با سخن شيخ مفيد( در طوسى، أمالى، نجف، 1384 ق، ج 2، ص 27):« من روايتى را در يكى از اصول خوانده‌ام كه إسنادش اكنون از خاطرم رفته است».

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست