نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 188
شايسته [اموى] قصد داشتهاند اين خليفه پرهيزگار را هر چه بيشتر به مجموعه سنّت اسلامى پيوند زنند».[1] امّا احتجاجى عليه اين ديدگاه مطرح است. هسته روايت منقول در بالا [از زُهرى] احتمالًا اصيل، و قطعاً متقدم و كهن است، هر چند نمىتوان به قطع گفت كه عبارت «هؤلاء الأمراء» در آن حتما به عُمَر بن عبدالعزيز اشاره دارد. اين نكته را از آن جا مىتوان اثبات كرد كه عين همين تعبير را شاگردِ زُهرى، مَعمَر بن راشد (م 154) در كتاب الجامع[2] خود نقل كرده است. بىترديد محال است كه مَعمَر خود اين روايت را ابداع كرده باشد تا در مقامِ مصنِّف، مؤيدى براى اثرش باشد. او در «باب كتاب العلم» نه تنها احاديثى در پذيرش روايت مكتوب (سه حديث) نقل كرده، بل چهار حديث (!) هم در ردّ اين روايات آورده است.[3] امّا نمىتوان اين احتمال را منتفى دانست كه اشاره ضد اموى در عبارتِ «اين حاكمان ما را به اين كار وا داشتند»، از ايجاد انحرافى مغرضانه در [عملكرد يا احاديث [مَعمَر يا در واقع در زُهرى نشئت گرفته است.[4] با اين همه، اين كه با دستور امويان، زُهرى نخستين كسى بوده كه حديث را در مقياسى وسيع تدوين كرده است، ثابت ميماند. مرادم به وضوح اين است كه اين حقيقت را همگان امرى تاريخى دانستهاند و لذا قابل ترديد نيست.
[230] زُهرى براى استفاده شخصىاش عادت داشت هر تعداد حديثى را بدون وسواس بنويسد.[5] امّا تبعيت از حكم خلفا از نظر او، همچون شكستن حرمت