نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 169
با اين همه، تعداد زيادى از يادداشتهاى خصوصى (هيپومنِماتا-hypomnemata ) دائما بايست در جاهاى مختلف نگاشته شده باشند. در هر دو سنّت، حجم اين يادداشتها- چه درباره موضوعى راجع به عبارت (يا قطعهاى) خاص از متن مقدس باشد يا قابل رديابى تا راويان مشخصى- به گونهاى اغراقآميز در حدّ بار شتر توصيف شده است. بنابر گزارش از يك مار زوتراMar Zutra ، تفاسير حاگادهاى كتاب اول تواريخ ايام (37. 8- 38 و 43. 9- 44) بار چهل شتر بوده است.[1] در اين ميان، اين گزارش منطقىتر مينمايد كه «كتابهاى» عبد اللّه بن عباس را كه بر يك شتر بار زده بودند، موسى بن عُقبة به امانت حفظ كرده بود.[2]
از آنجا كه كسى اجازه نداشت سخنان معلمان را براى استفاده عمومى بنويسد، همگان موظّف بودند هر جمله را با نام روايى كه مطلب را از او شنيدهاند نقل كنند ... در واقع، اگر مراجع پيشين جملهاى گفته بودند، آنها هم بايست به همان صورت ذكر مىشدند. «حال اگر مىتوانى سلسله راويانى را تا موسى بيابى، آن را عرضه كن ...».[3]
هوروويتس در زمان خودش اعتقاد داشت كه اين عملكرد مدارس يهودى در دوره تلمودى (آموريان) را بايد به مثابه الگويى براى إسناد دانست.[4] اين احتمال را نمىتوان غيرقابل قبول دانست و بىربط انگاش. امروزه با پژوهشهاى خوتير يُنبُل،[5] اين نكته ظاهراً به اثبات رسيده كه إسناد نخستين بار در زمان فتنه دوم در اسلام (يعنى سالهاى 60- 72 هجرى) پديد آمده است. بعيد نيست كه تا آن زمان به قدر كفايت شمار قابل توجهى از يهود كه به اين شيوه از وثاقت و سنديت بخشيدن به تلمود آگاهى داشتند، به اسلام گرويده بوده (اتفاقاً تلمود در اين زمان به شكلى منقّح و مكتوب تدوين شده بود) و اينان اين روش را به سنّت اسلامى معرفى كردهاند. با اين همه، بيشتر محتمل است كه سير تكوين إسناد در هر دو سنّت به