responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 151

شده است كه هدف آشكار آن‌ها موضع‌گيرى عليه مكتوبات حاوى احكام فقهى منتسب به پيامبر است. ابو موسى اشعرى با دست خود احاديثى را كه فردى پس از استماع از وى نوشته بود، پاك كرد[1] كه از اين قبيل گزارش‌ها بسيار مى‌توان يافت.[2] افزايش مستمر اين مكتوبات كه خيلى زود به عنوان منابع حديثى براى فقهِ در حال تكوين مورد استفاده قرار مى‌گرفت، همواره موجب بيم و هراس افراد محتاط بود.[3]

اما ديدگاه ديگرى نيز هست كه شايان توجه بسيار است. پس از وفات حضرت محمد، آنچه سخنان پيامبر تلقى مى‌شد، در محافلى كه حديث را مصدر موثّق فقهى مى‌دانستند، از اعتبار دينى والايى برخوردار شد. در حقيقت اعتبار احاديث براى دستيابى به احكام در ميان نسل‌هاى مقدم بسيار بيشتر از نسل‌هاى بعدى بود. تصور غالب اين بود كه وحى الهى به محمد با قرآن پايان نپذيرفته است. عموماً چنين مى‌پنداشتند كه اگرچه كتاب مقدس شامل تمام وحيى مى‌شود كه خداوند براى همه جامعه در نظر گرفته، امّا اين تمام وحيى نيست كه خداوند به پيامبر برگزيده‌اش عطا كرده است. همچنين تصور مى‌شد كه به ويژه درست قبل از وفات محمد خداوند گنجينه‌اى از وحى را به او عنايت كرده و در روز درگذشت پيامبر، بيش از هر زمان ديگرى وحى نازل شده است.[4] مسلما اين وحى نمى‌توانسته در قرآن جاى گيرد. يكى از سخنان محمد اين نگرش را به خوبى توضيح مى‌دهد. به من كتاب و چيزى مانند آن (در وسعت يا اهميت) ارزانى شده است‌

(: إنّى أوتِيتُ الكتابَ ومِثلَهُ مَعَهُ).[5]

البته اين سخن به آن بخش از وحى اشاره‌


[1]. ابن‌سعد، ج 4، جزء اول، ص 83، سطر 18.

[2]. نك. احمد بن حنبل، مسند( قاهره، 1311 ق)، ج 3، ص 12، پايين صفحه. اين گزارش در كتاب من با عنوان‌Muhammeda nische Studien ، ج 2، ص 195، پانويس 1 آمده است.

[3]. نك. نكته مهمِ ابن‌سعد، در ج 5، ص 216، سطر 16.

[4]. ابن‌سعد، در ج 2، جزء 2، ص 2، سطر 7.« أنَّ اللّهَ تابَعَ الوَحى رَسُولِ اللّهِ قَبلَ وَفَاتِهِ حَتى تُوُفَّى وَأكثَر مَا كانَ الوَحى يومَ تُوُفِّى رَسُولُ اللّه.» كتاب زير چاپ بود و شوالى‌[ مُصحّح اين جلد] با لطف فراوان تصحيح خود را در اختيار من قرار داد.

[5]. متأسفانه تعيين زمان شكل‌گيرى اين حديث، حتى به صورت احتمالى امكان‌پذير نيست.

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست