كتك مىخورد؛ بعد از اينكه حسابى كتك مىخورد، در حالى كه از بينى و دندانش خون جارى بود، بر مىخاست و مىگفت:
حالا ديدى كه تو را زدم، ديدى كه چه شد؟
صدام، خاطره آن كم عقلِ جسور را در ذهن من تجديد مىكند.
دنياى استكبار با توطئههاى گوناگون خود از صدام حمايت مىكند. چهرههاى منحوس ارتجاع منطقه هم پشت سر اين گوساله سامرى صف كشيدهاند و مجرىِ سياست شومِ امپرياليسم جهانى هستند؛ اما ما از شيطان بزرگ و مزدورانش هيچ ترسى نداريم.
اگر صدام و ارتجاع منطقه از طرف امريكا حمايت و پشتيبانى مىشوند، ما هم خدا را داريم و به خداوند توكل مىكنيم.
(تكبير نمازگزاران)
شاه فهد گفته است: جنگ ايران و عراق به ضرر هر دو طرف است و من (شاه فهد) طرفدار صلح هستم و مىخواهم بين دو طرف ميانجيگرى كنم.
من هم به شاه فهد پاسخ مىدهم كه: نياز به ميانجيگرىِ تو نيست. اگر راست مىگوييد كه طرفدار صلح هستيد، از صدام حمايت نكنيد تا جنگ تمام شود. قول مىدهم كه اگر صدام، خود را در ميدان جنگْ تنها ببيند، ديگر حتى يك تير هم رها نمىكند. (تكبير نمازگزاران)
دومين موضوعى كه در باره آن صحبت مىكنم، موقعيت مدارس است.
حدود دو روز قبل، با شروع مهر ماه، مدارس و دانشگاهها بازگشايى شدند.
گروهكها در بوقهاى خود گفتهاند كه با شروع مدارس، نظام جمهورى اسلامى با بحران بزرگى مواجه مىشود؛ زيرا ما به هوادارانمان دستور دادهايم كه در مدارس و برنامههاى آموزشى، اخلال كنند.
مدارس با استماع پيام و رهنمودهاى حضرت امام، با كمال آرامش و امنيتْ افتتاح شد. حضرت امام به خانوادهها، پدران، مادران، دانشجويان، معلمان، دبيران و كادر ادارى رهنمود دادند. رهنمود حضرت امام، مانند آبِ حيات، آتش نفاق و تفرقهاى را كه گروهكها مىخواستند شعلهور كنند، خاموش كرد.
دانشآموزان و نوجوانان عزيز ما هر كدامشان [معمولًا] چندين بار به جبهه رفتهاند، در نهادهاى مختلفْ خدمت كردهاند و براى دفاع از انقلاب، خون دادهاند. (تكبير نمازگزاران) اينها كسانى نيستند كه فريبِ گروهكها را بخورند و بازيچه آنها بشوند.
در گوشه و كنار مملكتْ كسانى هستند كه هنوز كارهاى تروريستى مىكنند، يك بقال يا قصّاب يا جگرفروش بيچاره را به جرمِ حزب اللهى بودن، مىكُشند. اين تروريستها كسانى هستند كه فريب گروهكها را خوردهاند و دستشان به خونْ آلوده شده است.
پلهاى برگشت را پشتِ سرِ خود خراب كردهاند و جز بعضى ترورهاى كورِ مردم كوچه و بازار، هيچ كارى نمىتوانند بكنند. اين تروريستها هم به زودى دستگير و نابود خواهند شد.
من نمىتوانم در مقابل اين همه كشتار و خونريزى مردم بىپناه فلسطين كه در ميان دو تيغه جنگ و صلح آمريكايى، مظلومانه قطعه قطعه مىشوند، سكوت كنم.
تيغه جنگِ اين قيچى، بازوى نظامى اسرائيل و صهيونيسم است. تيغه صلحِ اين قيچى، بازوى سياسى آن يعنى سران مرتجع كشورهاى عربى هستند؛ آنها كه در «فاس» گرد هم آمده بودند و دلالانى مانند فيليپ حبيب، آنها را با يكديگر هماهنگ مىكند.
اسرائيلىها مردم فلسطين را كشتار مىكنند و سران مرتجع عرب، اشك تمساح مىريزند و مىگويند: اين عمل غير انسانى، ما را