در خطبه دوم، ابتدا شهادت مظلومانه و جانسوز حضرت امام جواد عليه السلام را به شما تسليت مىگويم.
امام جواد عليه السلام در مدينه متولد شد، در هشت سالگى به امامت رسيد، به بغداد سفر كرد و در سنّ بيست و پنج سالگى به دستِ يك خائن داخلى يعنى همسرش كه دختر مأمون بود، شربتِ شهادت را نوشيد.
امام جواد عليه السلام در مدينه متولد شد.
ايشان يك بار براى ديدار پدرش امام رضا عليه السلام سفر نمود. در مورد اين سفر، اختلاف نظر وجود دارد كه آيا اين سفر قبل از شهادتِ امام رضا عليه السلام بوده است يا بعد از شهادتِ ايشان. البته شيعيان مىگويند كه اين سفر قبل از شهادت امام رضا عليه السلام بوده است.
امام جواد عليه السلام سفرى هم به بغداد نمودند و اكنون مدفنِ ايشان در كاظمين است.
مأمون، خليفه عباسى هر چند با خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله دشمن بود، مردِ دانشمندى بود.
او در مورد امام جواد عليه السلام مىگفت: من هرگز نديده و نشنيدهام كه كسى در سنّ امام جواد عليه السلام، همچون ايشان، نبوغ علمى و فكرى داشته باشد.
مأمون، امام رضا عليه السلام را به شهادت رسانيد.
بعد مىخواست به انگيزههاى سياسى، دختر خود- امُّ الفضل- را به همسرىِ امام جواد عليه السلام در آورد. بنى عباس به مأمون گفتند:
امام جواد عليه السلام هنوز نوجوانى بيش نيست و شايستگىِ دامادىِ تو را ندارد.
مأمون در پاسخ بنى عباس بر شايستگى علمى و دانشِ فراوانِ امام جواد عليه السلام تكيه مىكرد و براى اثبات ادعاى خود، مباحثهاى علمى بين امام جواد عليه السلام و برخى از دانشمندانِ آن زمان برقرار نمود. امام جواد عليه السلام در اين مناظره، پيروز شد و مأمون ادعاى خود را به بنى عباس اثبات كرد.
سرانجام پس از مرگ مأمون، بنى عباس كار خودشان را كردند و امّ الفضل را كه همسر حضرت امام جواد عليه السلام بود، تحريك كردند و او با زهر، امام جواد عليه السلام را شهيد كرد.
انشاءاللّه خداوند به حقّ محمّد و آل محمّد همه ما را از شيعيان و پيروان و ارادتمندانِ اين امام بزرگوار محسوب بفرمايد.
همچنين اين روزها سالگرد شهادت شهيد بخارائى و ياران ايشان از گروه مؤتلفه است.
اين شهداى عزيز، در روزهاى سختِ اسلام، به اسلام كمك كردند. خداوند آنها را رحمت كند.
در نماز جمعه گذشته كه حدود 28 روز پيشْ خدمتِ شما رسيدم، در باره حضور آمريكا در منطقه، خدمتتان عرض كردم: