درود و سلام من به شهداى ارجمند محراب و جبههها و مناطق مختلف كه به دستِ ضدّ انقلاب به شهادت مىرسند و درود و سلام من به معلولين جنگ، به عزيزانى كه سلامت و اعضاى بدن خود را از دست دادند، مادران و پدرانى كه عزيزان خود را به جبههها فرستادند، خانوادههايى كه سرپرست خود را در راه حق و در راه خدا از دست دادند. رحمت و صلوات خدا، صلوات انبيا و فرشتگان آسمانها، درود و سلام حضرت امامِ امّت و امّتِ حاضر در صحنه، بر همه اينان باد!
برادران و خواهران! ما اكنون در مقطعى از تاريخ زندگى مىكنيم كه جمعيتى انبوه به خاطر برقرارى نظام جمهورى اسلامى شهيد شدهاند و به قيمتِ خون و سلامتِ بدنشان، الحمد للّه اين نظام را مستقر ساختهاند. اكنون ما هستيم و اين كشور پهناور و اين امكانات وسيع و اين مردم.
اگر با اين همه امكانات و ميدانِ باز و موانعِ برداشته شده، نتوانيم اسلام عزيز را از نظر اعتقادى، اقتصادى، سياسى، قضائى، اخلاقى و فرهنگى در اين كشور پياده كنيم، ديگر هيچ گونه عذر و بهانهاى در پيشگاه خداوند نداريم.
اگر نتوانيم قوه قضائيه و فرهنگ جامعه و اقتصادمان و زندانها را بر اساس موازين اسلامى اصلاح كنيم، اگر نتوانيم عدالت اجتماعى را برقرار سازيم، امنيت را براى مردم بياوريم و تأمين كنيم؛ پيشِ خداوند جوابى نخواهيم داشت.
امروز بايد متوجه باشيم كه اين وظيفه حتمى و مسلّمِ ماست كه در همه اين ابعاد تلاش كنيم تا اسلام را پياده كنيم.
يك سلسله مسائل به نام عقايد و ايدئولوژى، در جاهاى مختلف، در كلاسها و سخنرانىها به وسيله قلم يا بيان، به مردم عرضه و القا مىشود. بايد متوجه باشيم كه اسلام مكتبى نيست كه امروز يا ديروز آمده باشد؛ چهارده قرن بر اين اسلام گذشته است.
تمام مسائل عقيدتى اسلام، به لحاظ نظرى روشن است. بنا بر اين در اسلام و عقايد اسلامى جاى مبهمى كه بتوان در آنجا اظهار عقيدهاى نو كرد و به نامِ اسلام راستين و امثال آن، عقايد و حقايق اسلامى را واژگونه نمود، وجود ندارد.
منابع اسلامى بسيار غنى و كامل است.
بعلاوه در اين چهارده قرن، دانشمندان و فلاسفه و متكلمين و اهل فكر و اهل قلم، در منابع اسلامى تحقيق و بررسى نمودهاند.
پس از نظر عقيدتى، جاى خالى وجود ندارد كه امروز احتياج به مطالب ديگر بويژه مطالب التقاطى داشته باشيم. اين سخن من به آن معنا نيست كه كسى نبايد فكر و استدلال و بحث و نقد كند. سخن من به اين معنا است كه امروز نبايد كسى بيايد در مقابل مطالب روشنِ عقيدتىِ اسلامى، مسائلى از خود ببافد و به نام ايدئولوژىِ اسلام راستين به خورد مردم يا به خورد بچهها دهد.
همان گونه كه ديدگاهها و موضعگيرىهاى عقيدتى اسلامْ روشن است، در مسائل اقتصادى هم اسلام داراى ديدگاه روشنى است. اگر شما يك بار قرآن را با اين ديد بخوانيد كه با نظريات اقتصادى و ديدگاههاى معيشتىِ قرآن آشنا شويد، فكر مىكنم شما نيز از توجّه عميق و گسترده قرآن به اصلىترين مسائل اقتصادى متعجب خواهيد شد.
در مسائل اقتصادى، گذشته از قرآن و روايات، فقه را داريم؛ فقهى كه چهارده قرن بر آن گذشته، چهارده قرن روى آن اجتهاد شده، و كتابهايى مانند جواهر و حدائق، با استدلالهاى محقق و علامه و شهيد