امنيت ما و عراق و خليج فارس با جنگِ نجاتبخشِ ما بر هم نمىخورد. آن چيزى كه امنيت منطقه را بر هم زده، دخالتهاى آنهايى است كه از راه دور مىگويند ما در اينجا منافع داريم. اين منافع بر خلاف امنيت ما، عراق و تمام شيخنشينهاى منطقه است.
امروز كه مىبينيد ايران اسلامى كشورى نيست كه با چند بمب از پا در آيد، «صدام» زمانِ معاويه را از نو در تاريخ زنده كرده است و با مسلمان جلوه دادنِ خود، مظلومنمايى مىكند.
اين امت را نمىشود با منطقهاى احمقانه و خام، فريب داد. ملت ما فى سبيل الله مىجنگد و در راه خدا قيام مىكند و در اين منطق، بصره و خرمشهر براى ما فرق نمىكند. در اين جنگ، مسئله آب و خاكْ مطرح نيست. خاك عراق متعلق به مردم عراق است همان گونه كه خاك ايران متعلق به مردم ايران است.
ما نه براى خاك و نه براى آب مىجنگيم.
اين جنگ، جنگ اسلام و كفر است. جنگ بين نظام اسلامى و رژيم بعث عفلقى است و بايد اين رژيم از بين برود. ما با ملت مسلمان عراق، جنگ نداريم و اگر همين امشب ملت عراق، صدام را بگيرند و مجازات كنند، ما با آغوش باز از ملت عراق استقبال مىكنيم.
ما نمىگوييم كه صدام حتماً با دستِ ما از بين برود ولى تا آن روز كه ملت عراق اين كار را بكند، ما با رژيم فاسد عراق مىجنگيم.
[به صدام هم مىگوييم] هر گاه بمبارانها تمام شد و دست از ديكتاتورى برداشتى و مردم عراق را آزاد گذاشتى و خطاهايت را به گردن گرفتى و مجازاتهاى لازم در مورد تو انجام شد، ما ديگر جنگ نداريم.
امروز كوچكترين تسامح و بىتفاوتى، همه زحمات مردم ما و همه را به خطر خواهد انداخت. بايد بيش از پيش احساس مسئوليت كنيم و آنهايى كه تا كنون به جبهه نرفتهاند، امروز بايد خود را براى رفتن به جبهه آماده كنند.
[همانا آغاز پديد آمدن فتنهها، پيروىِ خواهشهاى نفسانى است و نوآورى در حُكمهاى آسمانى.
نوآورىهايى كه كتاب خدا آن را نمىپذيرد و گروهى از گروه ديگر يارى خواهد تا بر خلاف دين خدا، اجراى آن را به عهده گيرد. پس اگر باطل با حق در نياميزد، حقيقتجو آن را شناسد و داند.]