وحشتِ بسيار زيادى داشتيم. با چه سلاحى به جنگِ اين مشكلات رفتيم؟ چگونه اين مشكلات را حل كرديم؟
سلاح ما در حلّ اين گونه مشكلات، وحدت كلمه و اجتماعاتِ عظيمِ شما مردم بود.
آن تشييع جنازه با شكوهِ حضرت امام، دوستان را اميدوار و دشمنان را مأيوس كرد و دستِ رد به سينه بد خواهان زد.
الحمد للّه در تحتِ عنايت پروردگار و در اثر وحدتِ شما مردم، وضع نظام جمهورى اسلامى ايران مثلِ سابقْ ادامه دارد، يا شايد حتى بهتر از سابق است.
برادران و خواهران عزيز! قدر اين نعمت را بدانيد. روزهاى آينده، باز هنگام آن است كه با وحدت كلمه و اجتماع و هماهنگى، مشتِ محكمِ ديگرى بر دهان ياوه گوى دشمن بزنيم. (تكبير نمازگزاران)
رأى دادن به قانون اساسى، آخرين يادگارِ ما از دستورهاى امام است. يكى از پيامهاى حضرت امام، بىتفاوت نبودنِ مردم در مواردى مانند انتخاباتِ رياست جمهورى و شركتِ همه مردم در اين گونه صحنهها است.
همه با هم به پاى صندوقهاى رأى برويد و با آراء خود صندوقهاى رأى را پُر كنيد.
شركتِ همگانىِ شما در انتخابات، در محيط جهانى اعجاز مىكند.
دومين رهنمودى كه از سيره و خط امام برايتان نقل مىكنم، آزادى دادن به مردم است.
سعى مىكنم اين نكته را سريعتر عرض كنم كه وقتِ شما كمتر گرفته شود.
مسئولان محترمِ نظام جمهورى اسلامى ايران بايد به مردمْ آزادى فكر، زبان، قلم و عملْ بدهند.
خداوند به انسان، استعدادها و قواى فراوانى داده است. اين استعدادها مىخواهند به فعليّت برسند و نياز به محيط مناسب براى رشد دارند. محيط مناسب براى رشد استعدادهاى انسان، محيط آزاد است. انسان در آزادى رشد مىكند و در خفقان مىميرد.
در نظام جمهورى اسلامى، هر كس بايد بدون كوچكترين احساس فشار، خطر و تهديد، آزادىِ انديشه داشته باشد. همه بايد بتوانند آزادانه فكر كنند. فكرشان را بر زبان بياورند و به آن عمل كنند.
بالاترين نعمتى كه خداوند به انسانها داده است، نعمتِ آزادى است. در اسلام به هيچ مسلمانى اجازه داده نشده است كه آزادىِ ديگران را سلب كند. سلب آزادىِ مردم، شرعاً حرام است.
سلب آزادى فكرى، قلمى و عملىِ يك انسان، كشتن اوست. اگر كشتنِ يك انسان جايز است، سلب آزادىِ او هم جايز است.
دفاع از آزادى مردم، پيام امام است و بايد شعارِ ما باشد. حضرت امام- كه خدايش رحمت كند- از گفتگوى آزادانه، به مباحثه طلبگى تعبير مىكرد و مىفرمود: من به هيچ وجه از مباحثه طلبگى بدم نمىآيد و از آن جلوگيرى نمىكنم. اين جزو حقوق مسلّمِ انسانها است.
در اينجا بايد به نكتهاى اشاره كنم و آن اين است كه: آزادى به مفهوم اسلامى با آزادى به مفهوم غربى، تفاوت مىكند. آزادى به مفهوم غربى، آزادىِ كنترل نشده و بى حد و مرز است. ما در اسلامْ چنين آزادى را نداريم.
آزادى در اسلامْ كنترل شده و مرزبندى شده است. ما كه از آزادىِ فكر و قلمْ طرفدارى مىكنيم، منظورمان مفهوم اسلامىِ آزادىِ فكر و قلم است.
آزادى در فرهنگ اسلام با آزادى در فرهنگ غرب در مواردى تضاد دارند. زيرا اسلامْ خود، اصول و موازين و ارزشهاى مستقلى دارد و بر اساس اين اصول و ارزشها، انجام بعضى از كارها، جايز نيست.