نظام حجاز امروز در دستِ وهابىها است و به حُجّاج مىگويند: دست به ضريح نزنيد! ضريح را نبوسيد! زن به قبرستان نرود! در كنار قبرستان نماز نخوانيد! و هزار حكمِ ديگر، مطابق نظر فرقه خودشان مىكنند.
اگر فردا سرزمين حجاز به دست اباضيه افتاد، آيا همه مسلمانان دنيا در مكه و مدينه، بايد طبق نظر آنها عمل كنند؟ فقه وهابىها با فقه من و فقه ساير مسلمانان دنيا فرق دارد.
آيا مسلمانان دنيا در مكه و مدينه نبايد آزادى مذهبى داشته باشند؟ اگر مسلمانان دنيا در جاهاى ديگر از نظر سياسى در بند هستند، آيا بايد در مكه و مدينه هم از نظر مذهبى اسير و در بند باشند؟
شما خيال نكنيد كه وهابىها فقط با ما شيعهها مخالفاند. با حنفىها و مالكىها و حنبلىها و شافعىها هم مخالفاند. آنها با همه مذاهب اسلامى مخالفاند.
الان مردم مكه، مالكى مذهب هستند.
پارسال كه من به مكه رفته بودم، مفتىِ مالكىهاى مكه را به خاطر اينكه با «بِن باز» وهابى مخالفت كرده بود، از تمام سِمَتهايش بركنار كرده بودند.
مردم مكه، مالكى مذهب هستند و مذهب وهابىها و نظام وهابىِ آل سعود را قبول ندارند. وهابىها" ميلاديه" يعنى مراسم جشن تولد بزرگان دين را حرام مىدانند.
مالكىها ميلاديه را مستحب مىدانند.
چند سال پيش كه من به مكه رفته بودم، مسلمانان مالكى مذهبِ مكه به طور پنهانى، براى حضرت خديجه عليها السلام ميلاديه گرفته بودند؛ مرا هم دعوت كردند.
وهابىها اهلِ منطقه «نجد» هستند.
علماى حجاز، آنها را قبول ندارند.
به چه مناسبت، چهار تا آخوندِ شاخ شكسته نجدى در مقابل تمام مذاهب اسلامى بايستند و بگويند همه شما بايد بر طبق آنچه ما مىگوييم، عمل كنيد؟ براى اينكه مكه و مدينه ما در دست آنها است؟ چه كسى مكه و مدينه را به دست وهابىها داده است؟ چرا مكه و مدينه را به دستِ وهابىها دادهاند؟
مكه و مدينه با پولِ همه مسلمانانِ دنيا اداره مىشود. پولى كه حجاج در مكه و مدينه خرج مىكنند، اگر در يك حساب ريخته شود، با آن مىتوان ده شهر مانند مكه و مدينه را اداره كرد.
آل سعود پول اداره مكه و مدينه را از همه مسلمانان دنيا مىگيرند. آن وقت مسلمانان دنيا را مجبور مىكنند كه در مكه و مدينه بر طبق مذهب وهابيت عمل كنند و بر طبق مذهب وهابيت نماز بخوانند و اعمال حج را انجام دهند.
بنده دلم مىخواهد كه بر سنگ سجده كنم و بر فرش سجده نكنم.
آيا جايز است كه وهابىها با من دعوا كنند و به من فحش و ناسزا بگويند؟
آل سعود ادعا مىكنند كه به حرمين شرفين خدمت كردهاند. فهد مىگويد:
من خادم الحرمين هستم. مىگويد: ببينيد ما در عرفات، درخت كاشتهايم. راست مىگويد.
در عرفات درخت كاشته است اما آثار اسلامىِ آنجا مانند خانه عبدالله، قبر عبدالله و مقبرههاى بنى هاشم را خراب كرده است.
وجب به وجب، سنگ به سنگ و آجر به آجرِ مكه خاطره است؛ خاطره اسلامِ هزار و چهارصد ساله. اگر در دنيا، چنين جاى تاريخى در دست هر كسى بود، آنجا را چطور اداره مىكرد؟
آل سعود خانه ابو ايّوب انصارى را خراب مىكنند و به جاى آن، رستوران درست مىكنند؛ چرا؟ براى اينكه نظريات وهابىها و وهابىگرى در اينجا حكومت و قضاوت مىكند. آل سعود در حال تخريب تمام آثار اسلامى از مكه و مدينه هستند.