البته انسانى اشرف مخلوقات است كه در باره خودش و جهان هستى، درست فكر كند و درست عمل نمايد.
انسان اگر بخواهد به مقام اشرف مخلوقات بودن برسد، بايد تربيت شود. انسان به خودىِ خود و بدون تربيت، نمىتواند به درجاتِ عالىِ انسانيت برسد.
به همين دليل، خداوند براى تربيت و تكامل انسانها وسايل و راههايى را تعيين كرده و طرحها و برنامههايى تنظيم نموده است.
اگر انسانها به آن طرحها و برنامهها عمل كنند و راهى را كه خداوند معيّن كرده طى كنند، به مقام عالىِ اشرف مخلوقات بودن، مىرسند.
ماه مبارك رمضان، روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن، عبادت در ماه رمضان، تسبيح در ماه رمضان و تفكر در ماه رمضان، از طرحها و برنامههايى هستند كه خداوند براى تربيت و تكامل انسان، تنظيم كرده است.
خداوند مىخواهد انسان در ماه رمضان متحول شود و نسبت به قبل از ماه رمضان، از نظر روحى، پاك و سالم شود و تكامل معنوى پيدا كند.
حتّى در مسائل مادّى و غير روحانىِ زندگى بشر نيز حضور انسان كامل و تربيت شده، مطلوبِ خداوند است. افرادى كه داراى اختيارات، امكانات و قدرت هستند، در اطرافيان خود و اعضاى سازمان و مراكزشان، تأثير فراوان دارند. اگر اين افراد، انسانِ تربيت شده باشند، آثار سازندگىِ بسيار قوى در اطرافيانِ خود دارند و اگر تربيت نيافته باشند، موجب فسادِ اطرافيانِ خود مىگردند و معمولًا فساد جوامع بشرى از همين افراد ناشى مىشود.
ما در جامعهاى زندگى مىكنيم كه از نظر فكرى و روحى، مريض است. پس از پيروزى انقلاب، ما تلاش كرديم كه همه ابعاد جامعه خود را اسلامى كنيم.
در بعضى موارد، ما موفق بوديم و در اسلامى كردن جامعه، پيشرفتِ فراوانى كرديم، مانند مسائل مربوط به جنگ و جبهه.
امروز، فرهنگ اسلامى بر جبهههاى ما حكمفرما است. رزمندگان ما، جلوه روحيه ايثارگرى، فداكارى و شهادتطلبى هستند.
فرهنگ جبهه و جهادِ ما، بيش از هشتاد و پنج درصد، بلكه نزديك به صد درصد، اسلامى شده است.
آيا در ساير ابعاد جامعه نيز مىتوانيم چنين موفقيتى داشته باشيم؟ آيا مىتوانيم مدارس، قضاوت، سياست، بازار، اقتصاد، كشاورزى و صنعتمان را هم به اندازه فرهنگ جبهههايمان، اسلامى كنيم؟
در اسلامى كردن اين موارد هم ما تا اندازهاى شايد حدود بيست درصد، موفق بودهايم؛ اما گمان نمىكنيم كسى ادعا كند كه ما در اسلامى كردنِ اين موارد هم مانند اسلامى كردنِ فرهنگ جبهه و جهاد، موفق بودهايم.
اگر اخلاق اسلامى بر جامعه و بازار ما حاكم بود، آيا ممكن بود كه با وجود طبقه محروم و مستضعف و مشكلات اقتصادى، افرادى از آب گلآلود، ماهى بگيرند و گرانفروشى كنند؟ وجود گرانفروشى در بازار، دليلِ اين است كه هنوز اخلاق اسلامى در آنجا حاكم نشده است.
اگر كسى اسناد و مدارك را ببيند، متوجه مىشود كه فسادهاى اقتصادى در كشور ما، غوغا مىكند. اخيراً سه چهار نفر قاضى روى پرونده سوء استفاده يك نفر، تحقيق كردند و حاصل تحقيقاتشان را به من نشان دادند. اين شخص با رژيم شاه در ارتباط بوده و از همان وقت، مشغول فساد اقتصادى است.
يك هفته قبل از اينكه شاه از ايران برود، او نامهاى به شاه نوشته و در آن گفته است: