ندارد. تنها مشكلى كه وجود دارد، اين است كه تجارت ما در حال ورشكست شدن است.
دستور بفرماييد بانكها 200 ميليون تومان به ما وام بدهند تا ما ورشكست نشويم.
اين نامه، يك هفته قبل از اينكه شاه از ايران به جهنم برود، نوشته شده است.
وقتى شاه در فكر نجات جان خودش بوده، اين شخص از مبلّغان و دعاگويان رژيم شاه بوده و از تمام بانكها پول گرفته است.
آخرش هم گفته: من اگر اين ساختمان را آتش هم بزنم، آن را به جمهورى اسلامى نمىدهم.
اين يكى از مواردِ فسادهاى اخلاقى-/ اقتصادى است كه نشان مىدهد هنوز بخشهايى از كشور ما به طور كامل، اسلامى نشده است.
مورد ديگرى كه اخيراً مطرح شده، پرونده شركت رگبار است. جرم اين شركت، گرانفروشى بوده است. آنها از گرانفروشى در هيچ موردى، حتى گران فروختنِ نوشابههاى غير الكلى، ابا نداشتهاند. قاضى، اين شركت را به پرداخت يك ميليارد تومان جريمه نقدى، محكوم كرده است.
در اينجا، شايسته است كه يادى از داديار اين پروند نماييم و او را تشويق كنيم.
داديار اين پرونده، جوانى است كه حقوق ماهيانهاش پنج- شش هزار تومان است.
شركت رگبار به او پيشنهاد كرده 400 ميليون تومان بگير و اين مشكلِ ما را حل كن.
آن داديار شرافتمند و متعهد، گفته است:
من ماهيانه پنج-/ شش هزار تومان حقوق مىگيرم و نيازى به پولِ تو ندارم.
از من پرسيده مىشود كه قوّه قضائيه در باره ايرانيانى كه به خارج از كشور رفتهاند، چه نظر و سياستى دارد؟ آيا شما با بازگشتِ آنها موافق هستيد يا خير؟
بعضى از اين افراد، اموال بيت المال را بالا كشيدهاند و پولها و ارزهاى مملكت را از كشور خارج كردهاند. آنها به بانكها، افراد و بيت المالْ بدهكارند. چرا پول ديگران را نزد خود نگه داشتهاند؟ اين كار آنها حرام است.
اينها به خاطر همين پولها و ارزهايى كه از كشور خارج كردهاند، خودشان رفتهاند.
در مورد اين افراد، ما مىگوييم: اينها از كارهاى گذشتهشان توبه كنند؛ پولها و ارزهايى را كه از كشور خارج كردهاند، برگردانند؛ خودشان هم باز گردند. بازگشتِ آنها به كشور، هيچ مانعى ندارد.
بعضى از افرادى كه به خارج رفتهاند، كسانى هستند كه از فرهنگ اسلام و انقلاب و مظاهر آنها خوششان نمىآيد. اينها از رزمندگان، از دعا و از شهيد، بدشان مىآيد.
مىخواهند روزها برهنه در كنار دريا پرسه بزنند و شبها در كابارهها شبنشينى كنند.
اينها هم به شرط اينكه توبه كنند و خودشان را اصلاح كنند، به كشور باز گردند.
به ايران بيايند. به جبههها بروند و از استقلال كشورشان دفاع كنند. چرا بر نمىگردند؟
آيا اين درست است كه در حالى كه عدهاى از مردم اين كشور، جان خود را فداى استقلال كشور مىكنند، عدهاى ديگر به خارج از كشور بروند و هرزگى كنند؟
گروهى از آنها هم كسانى هستند كه جرم بزرگى مرتكب نشدهاند كه كسى بخواهد آن را پيگيرى كند؛ اما آنها از ترسشان فرار كردهاند و به خارج از كشور رفتهاند.
آنها هم دست از ترسِ بىموردشان بردارند.
به ايران برگردند و خودشان را با اوضاع ايران، تطبيق بدهند.
ايرانيانى كه به خارج از كشور رفتهاند، هر كدامشان ايران را با اين فرهنگ اسلامى و انقلابى، با اين جنگ و شهادت، با اين فداكارى و معنويت و با اين دعا و مناجاتش، قبول دارند، به ايران برگردند. خداوند فرموده