آنها، همه با هم، با يك هدف و يك برنامه فعاليت مىكردند، مردم همگى از آنها پشتيبانى مىكردند و هيچ كس نمىتوانست جلوِ آنها را بگيرد. در اين صورت، حركتِ آنها بسيار اميدبخش بود.
متأسفانه استكبار و شرك جهانى در اين جريانات اخير، موفق شدند كه با نقشههاى شوم خود صدمه بسيار بزرگى به حركت انقلابىِ لبنان بزنند.
آنها مسلمانان لبنان را در مقابل يكديگر قرار دادند و از در گيرى آنها سود بردند.
در جريانات اخير، تنها كشورى كه يك حركتِ مفيد در لبنان انجام داد، جمهورى اسلامى ايران بود.
جمهورى اسلامى ايران براى حلّ مشكلات لبنان، طرحى ارائه كرد. با همه مخالفتها و كارشكنىهايى كه عليه اين طرح صورت گرفت، بالاخره اين طرح مورد قبول قرار گرفت و نتيجهبخش شد.
هر گروهى با يك بهانهاى در لبنان اختلاف و فتنه بر پا كرد. بهانه بعضىها اين بود كه ما مىخواهيم در لبنان با اسرائيل بجنگيم.
حرفِ آنها بسيار تعجبآور است، مگر خود مردم و گروههاى لبنانى با اسرائيل نمىجنگند؟!
من از آنها كه مسئله مرزهاى امن براى اسرائيل را پذيرفتهاند، بسيار تعجب مىكنم كه چطور شعار جنگ عليه اسرائيل سر مىدهند؟
آيا از حرفهاى گذشتهشان برگشتهاند؟ يا اينكه اين شعار آنها، بهانهاى براى حضور و ايجاد اختلاف در لبنان است؟
اگر واقعاً از حرفهاى گذشتهشان برگشتهاند و ديگر موضوع مرزهاى امن براى اسرائيل را قبول ندارند، پس چرا با كسانى كه از اول با اسرائيل مىجنگيدهاند، مىجنگند؟
آيا لبنان يك كشور عربى- اسلامى نيست؟ آيا در مقابل صهيونيسم مقاومت نمىكند؟ پس چرا كشورهاى عربى از لبنان حمايت نمىكنند؟ كشورهايى كه بايد براى برقرارىِ آرامش و ريشهكن كردنِ فساد و فتنه در لبنان تلاش كنند، چرا در اين زمينه هيچ تلاشى نمىكنند؟
چرا بعضى از كشورهاى عربى، در لبنان جنگ شيعه و سنّى به راه انداختهاند؟ جنگ شيعه و سنّى در لبنان به صلاح و نفعِ كيست؟
الحمد للّه بر طبق اخبار رسيده، تلاش و طرح ايران براى از بين بردن نزاع بين گروههاى لبنانى، با حمايت و پشتيبانى خداوند به نتيجه رسيده است. همه طرفهاى درگير، طرح ايران را قبول كردهاند و انشاءالله ما به زودى ناظر آرامش داخلى لبنان خواهيم بود.
اميدواريم بعد از برقرارىِ آرامش داخلى در لبنان، شاهد وحدت كلمه همه گروههاى مسلمان و مردم لبنان باشيم تا مجدداً اين گونه فسادها درلبنان به وجود نيايد. (تكبير نمازگزاران)
در حالى كه لبنان در آتشِ اختلاف مىسوزد، در «كويت» كنفرانس اسلامى تشكيل شده است. آيا بهتر نبود كه همين برادرانى كه در مسير تشكيل كنفرانس اسلامى هستند، همّت خود را صرفِ از بين بردنِ آتش اختلاف و نفاقِ موجود در لبنان مىكردند؟
آيا بهتر نبود كه با برقرارى آرامش در لبنان، به طور عملى يكى از مشكلات منطقه را حل مىكردند و بعد از انجام اين كار مثبت، با فكرِ راحت در كنفرانس شركت مىكردند؟
اگر قرار باشد كه اختلاف، ظلم، تجاوز و جنگ برقرار باشد و سران كشورهاى اسلامى بدون توجه به مشكلات مسلمانان، كنفرانس تشكيل بدهند، تشكيل اين كنفرانس چه نفعى دارد؟ آيا بهتر نيست كه تشكيلِ اين كنفرانس به تأخير بيفتد و به جاى آن به حلّ مشكلات پرداخته شود؟