responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 160

كه پروردگارِ تو به بنى اسرائيل داده بود بدان سبب كه شكيبايى ورزيده بودند، به كمال رسيد و هر چه را فرعون و قومش مى‌ساختند و كاخ‌هايى را كه بر مى‌افراشتند، ويران كرديم.]

خداوند در اين آيه مى‌فرمايد: وقتى كه ما خواستيم مستضعفين را روى كار بياوريم، وقتى كه خواستيم زمين را از شرق تا غرب به دستِ اينها بدهيم، اوضاع سابق را به هم زديم.

«وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ»[1]

[و هر چه را فرعون و قومش مى‌ساختند، ويران كرديم.]

حكومت ستمگران را به هم زديم و آنها را از بين برديم؛ زيرا ممكن نبود كه روى بناى آنها، بنايى ساخت؛ ما از نو بنا كرديم.

جامعه ما، نظام ما، مذهب ما و حكومت ما، همه متعلق به مستضعفين است. پيامبر ما هم پيامبر مستضعفين بود. در كتاب بحار الانوار نقل شده است كه:

«انَّ الْمُؤَلَّفَةَ قُلُوبُهُمْ جاؤُوا الى‌ رَسُولِ اللَّهِ.»[2]

بعضى از افرادى كه از اسلام ترسيده بودند، فرار كرده بودند و در مقابلِ اسلامْ موضع‌گيرى و سنگ‌اندازى مى‌كردند، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى اينكه اينها را از موضعشان تغيير دهد تا از لجاجت دست بردارند، چيزهايى به اينها داد و محبت‌هايى به اينها نمود. اين افراد را «مؤلَّفةُ قلوبُهم» مى‌ناميدند. اينها از راهِ تأليف قلوب، جذب اسلام شدند؛ اما فكرشان را رها نكردند.

وقتى كه فرارى‌ها وضع را آرام ديدند، آمدند پيشِ پيامبر صلى الله عليه و آله و گفتند:

«يا رَسُولَ اللَّهِ انْ جَلَسْتَ فى‌ صَدْرِ الْمَجْلِسِ وَ نَحَّيْتَ عَنَّا هؤُلاءِ وَ رَوائِحَ صَنانِهِمْ جَلَسْنا نَحْنُ الَيْكَ وَ اخَذْنا عَنْكَ.»[3]

يعنى اى رسول اللّه صلى الله عليه و آله! اگر ترتيبِ جديدى به منزل و اتاق خود بدهيد، در بالاى اتاقْ تشكى بيندازيد و خودتان روى آن بنشينيد، يك دربانى هم در جلوِ در بايستد تا مانع از ورود اين فقرا و پا برهنه‌ها بشود كه بدنشان و لباسشان بو مى‌دهد، و ديگر اين فقرا به جلساتِ شما نيايند، ما مى‌آييم خدمتِ شما و جلساتى با شما تشكيل مى‌دهيم.

جلسات را رونق مى‌دهيم و براى تقويتِ اسلام كار مى‌كنيم و اگر شما اين پيشنهاد را بپذيريد، همه آنها كه فرار كرده‌اند، بر مى‌گردند و راضى مى‌شوند. ديگر، مخالف و ضدّ انقلابى هم باقى نمى‌مانَد!

هنگامى كه آيه «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ ...»[4] نازل شد، خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد كه اين مستضعفين و پا برهنه‌ها را رها و دور نكن.

«قامَ النَّبِىُّ يَلْتَمِسُهُمْ فَاصابَهُمْ فى‌ مُؤَخَّرِ الْمَسْجِدِ يَذْكُرُونَ اللَّهَ»[5]

پيامبر صلى الله عليه و آله به دنبال اينها آمد، ديد گروهى بيچاره و مستضعف نشسته‌اند و به ذكرِ خداوند مشغول هستند. فقالَ صلى الله عليه و آله:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى‌ لَمْ يُمِتْنى‌ حَتّى‌ امَرنى‌


[1]- همان.

[2]- ر. ك: علامه مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 44.

[3]- همان.

[4]-/ سوره كهف( 18)، آيه 28:« و همراه با كسانى‌كه هر صبح و شام پروردگارشان را مى‌خوانند و خوشنودىِ او را مى‌جويند، خود را به صبر وا دار. و نبايد چشمانِ تو براى يافتنِ پيرايه‌هاى اين زندگى دنيوى از اينان منصرف گردد. و از آن كه دلش را از ذكر خود بى خبر ساخته‌ايم، و از پىِ هواى نفسِ خود مى‌رود و در كارهايش اسراف مى‌ورزد، پيروى مكن.»

[5]-/ ر. ك: علامه مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 44.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 160
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست