پاسخ: تقليد در احكام، التزام به پيروى از فتواى مجتهد، در هنگام عمل است و همين معنا مبناى جواز بقا بر تقليد ميّت و عدم جواز احتياطى در عدول به مجتهد زنده مساوى است.
[23] سؤال 23: چرا در مسائل شرعى بايد تقليد كرد؟
پاسخ: پس از آن كه انسان به دين و مذهبى اعتقاد پيدا كرد و نيز فهميد كه در آن، دستورات و تكاليفى وجود دارد، ناچار بايد نسبت به آنها يا احتياط كند يا مجتهد شود و يا تقليد نمايد و چون اجتهاد براى همه مقدور نيست و راه احتياط را همه افراد نمىدانند و يا دچار مشكل مىشوند، بنا بر اين بعضى مجتهد مىشوند و بقيه تقليد مىكنند و رجوع غير عالم به عالم در همه امور و فنون، در ميان عقلا معمول است.
[24] سؤال 24: لطفاً قلمرو تقليد را در زندگى انسان بيان فرماييد؛ يعنى در چه مواردى بايد از مرجع تقليد تبعيت كرد؟
پاسخ: كلّيه عبادات و معاملات، بلكه تمامى كارهاى انجام دادنى يا ترك كردنى كه مورد احتياج است، اگر از مسائل ضرورى و اعتقادات نباشد و مكلّف، يقين به حكم آنها نداشته باشد، قلمرو تقليد محسوب مىشود.
[25] سؤال 25: نام سوره و آياتى را كه بر انسان مكلّف واجب كرده تا در احكام دين، تقليد نمايد، ذكر فرماييد.
پاسخ: آيه «سؤال»[1] و آيه «نَفْر»[2]، در سورههاى قرآن مورد تمسّك قرار
[1]-« فاسئلوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون» سوره نحل، آيه 43 و سوره انبياء، آيه 7.
[2]-« فلو لا نفر من كلّ فرقة منهم طائفة ليتفقّهوا في الدين ولينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلّهم يحذرون» سوره توبه، آيه 122.