[26] سؤال 26: اگر علم به اجتهاد كسى حاصل شد، ولى عدالت او ثابت نشد و همچنين اگر عدالت شخصى محرز گشت، ولى اجتهاد او ثابت نگشت، آيا مىتوان بنا را بر عادل يا مجتهد بودن اين شخص گذاشت و از او تقليد نمود؟
پاسخ: اجتهاد و عدالت، بايد از طرق شرعى ثابت شوند، والّا نمىشود تقليد نمود.
[27] سؤال 27: آيا تقليد از زنى كه مجتهد است، صحيح است؟ تقليد زنان از وى چه صورتى دارد؟
پاسخ: بنا بر مشهور، صحيح نيست.
[28] سؤال 28: آيا تقليد كه استناد عمل به مجتهد معيّنى است، در مسائل متفقٌ عليه (مانند نماز) هم صدق مىكند يا بايد در مسائل اختلافى باشد؟
پاسخ: تقليد، التزام به فتواى مجتهد در حين عمل است و در مسائل ضرورى، تقليد لازم نيست. در مسائل اجماعى هم تعيين شخصى كه از او تقليد مىشود، لزومى ندارد.
[29] سؤال 29: اگر فردى نيّتش اين باشد كه من از فلانى تقليد مىكنم و توجه به اين موضوع ندارد كه تقليد، انجام عمل مستند به فتواى مجتهد است، آيا به واسطه نيّت، تقليد محقّق شده است يا خير؟ و آيا مىتواند در اين جا از مجتهد ديگرى تقليد كند؟
پاسخ: به نظر اين جانب تقليد، التزام در حين عمل است، نه عمل. اگر التزام در حين عمل صدق كند، تقليد انجام شده است و نمىتواند از ديگرى تقليد كند.
[30] سؤال 30: با توجه به بعضى از مسائل سياسى موجود، آيا تقليد يا بقا بر تقليد از بعضى مراجع جايز است و آيا با توجه به مسائل مذكور، مىتوان به ايشان اهانت نمود يا خير؟