[14] سؤال 14: آيا تمسّك به مقاصد شريعت اسلام، در استنباط احكام شرعى ممكن است؟
پاسخ: ما از مقاصد شريعت و مصالح و مفاسد احكام شرعى به طور قطعى در اغلب موارد اطلاع نداريم. به همين جهت، براى استنباط احكام شرعى بايد به كتاب و سنّت و اجماع و عقل كه منابع استنباط احكام هستند، مراجعه كنيم.
[15] سؤال 15: آيا رسيدن زن را به مرتبه اجتهاد و مرجعيت و افتاء صحيح مىدانيد؟
پاسخ: تقليد از زن، بنا بر مشهور صحيح نيست؛ ولى رسيدن زن به مرتبه اجتهاد اشكالى ندارد.
[16] سؤال 16: اگر فتواى مجتهد در مسألهاى تغيير كرد، آيا لازم است كه به مقلّدين خود اعلام نمايد؟
پاسخ: اگر فتواى سابق، خلاف احتياط و يا موجب عسر باشد، لازم است اعلام نمايد و در هر حال، براى اصلاح رساله چاپ شده اقدام نمايد.
[17] سؤال 17: فرق بين مرجع تقليد و ولى فقيه چيست؟
پاسخ: مجتهدى كه شرايط مذكور در رساله عمليه را داشته باشد، صلاحيت دارد كه مرجع تقليد شود و اگر به عنوان رهبر برگزيده شود، امور مربوط به رهبرى را كه در قانون اساسى ذكر شده، عهده دار مىشود.
[18] سؤال 18: در رساله مراجع درگذشته، مانند آيات عظام امام خمينى رحمه الله، آقاى گلپايگانى رحمه الله و آقاى خويى رحمه الله و رساله مراجع حاضر، يكى از شرايط مرجع تقليد را عاقل بودن دانستهاند. منظور از عاقل بودن چيست؟ آيا منظور همان قوه ادراك و تشخيص خوب و بد است؟ مراد از ديوانه چيست؟ آيا تشخيص اين موارد با عرف است يا اين كه تعريف فقهى دارد؟