نام کتاب : الگوى شادى از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 23
زندگى كنند و غم و اندوه، نشانه ناسازگارى و عدم انطباق با زندگى
است. اين اعتقاد و نظام ارزشها بايد خود را در برابر كسانى كه درد و رنجى
اجتنابناپذير دارند، مسئول بداند؛ زيرا اين شيوه انديشه، موجب مىشود كه افراد
دردمند، به خاطر اين كه شاد نيستند، اندوهناكتر نيز بشوند».[60]
اين
حقيقت، موجب شكلگيرى رويكرد دوم گرديد. بر اساس نظر يورگنسن ونفستاد[61]،
آلان كار و ديگر روانشناسان مثبتگرا، رويكرد دوم در نگاه به زندگىِ خوب و
شادكامى، رويكرد سعادتگرا[62] است. آلان كار، معتقد است كه
سنّت سعادتگرا، شادمانى و زندگى خوب را بر اساس دستيابى به توان بالقوّه كامل فرد
تعريف مىكند.[63] رويكرد روانشناسى مثبتگرا در
هزاره جديد، بيش از آن كه بر رويكرد لذّتگرا مبتنى باشد، بر پايه رويكرد
سعادتگراست. اين رويكرد نيز ريشه در آراى ارسطو دارد. هم در نظريه ارسطو و هم در
شارحان بعدى وى، سعادت آدمى به آن است كه بتواند در طى زندگى، توانايىهاى بالقوّه
و فضايل نهفته در خود را بالفعل كند و به رشد و كمال برسد. اگر آدمى در اين مسير
موفّق شد، به زندگى خوب، دست يافته است.[64]
البته
لذّت و شادى در روانشناسى مثبتگرا نيز جاى پايى دارد. «در دو دهه اخير و با طرح
مقوله بهزيستى روانى[65] و انواع آن و نيز توجّه به
شادى در روانشناسى،