responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با حديث نویسنده : استادان دانشكده علوم حديث    جلد : 1  صفحه : 213

سلام، يعنى سلامتى و آرامش، يعنى آرزوى تندرستى دوست و آسوده كردن او از گزند دست و زبان. و نيك روشن است كه هر كس پيشدستى كند، مسابقه محبّت را برده است. سلام را كوچك‌تر به بزرگ‌تر تقديم مى‌كند، اما با سلام دادن، بزرگ‌تر مى‌شود و بزرگ‌تر نيز بايد خود را كوچك‌تر ببيند و زودتر سلام دهد، و كسى از پيامبر اكرم بزرگ‌تر نيست، اما هيچ كس نتوانست در سلام دادن، بر او پيشى بگيرد.[412]

خوش برخورد باشيم. با دوستِ از راه رسيده، دست بدهيم و چون صفحه دستان را بر هم مى‌نهيم، بر دوستى‌هايمان پاى بفشاريم و آواى محبّت را از همه سر انگشتانمان سردهيم و بدانيم كه دست محبت خدا در ميان ماست و دست آن يكى را مى‌فشارد كه ديگرى را بيشتر دوست دارد،[413] اگر چه هر دو را با نگاه رحمت مى‌نگرد و گناهان هر دو چون برگ درخت مى‌ريزد.[414] و شايد به همين دليل، پيامبر به هنگام مصافحه، دست خود را جدا نمى‌كرد و تا طرف ديگر، دستش را بيرون نمى‌كشيد، ايشان نيز دست مباركشان را عقب نمى‌كشيد.[415]

خوشخويى را نيز بيفزاييد. خوشگويى و خوشرويى و خوشخويى، در هم تنيده و تور دوستى را تابيده‌اند، به گونه‌اى كه گستردن آن، محبت نيكان را شكار ما مى‌كند. ما با سلام دادن، گفتار مؤدبانه و رفتار مقبول، محبت همه را جلب مى‌كنيم و سخن زيبا، جواب زيبا مى‌آورد.[416]

خوشخويى، يعنى تحمّل و شكيبايى و بردبارى و دلسوزى و گذشت و انصاف. ما مى‌توانيم سنگ صبور همديگر باشيم و آب گوارايى براى تشنگانْ در كوير تفتيده زندگى.[417]


[412]. ر. ك: ميزان الحكمة، باب« سلام».

[413]. الكافى، ج 2، ص 179، ح 2.

[414]. همان، ص 183، 19 و 20.

[415]. همان، ص 182، ح 15.

[416]. غرر الحكم، ج 1، ص 139.

[417]. بحار الأنوار، ج 71، ص 280.

نام کتاب : آشنايى با حديث نویسنده : استادان دانشكده علوم حديث    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست