كاربرد اين فن، نگارش تجارب مثبت را در يك گروه با نگارش در باره امور خنثا (مثلًا نوشتن در باره برنامه روزانه، شرح تخت‌خواب رفتن و وقت خواب يا نوشتن در باره كفش‌ها) مقايسه كردند. در اين تحقيق- كه داراى طرح كنترل دارونما و تصادفى بود-، اثر مداخله نوشتن بر روى خُلق و سلامت جسمى بررسى شد. از شركت‌كنندگان گروه آزمايشى درخواست شد تا در طى سه روز متوالى در فاصله‌هاى بيست دقيقه به بيست دقيقه تجارب شديداً مثبت خود را بنويسند (همان‌گونه كه ذكر شد، گروه ديگر صرفاً در باره موضوعات خنثى مثل برنامه روزانه، اتاق خواب و وقت خواب و كفش‌هايشان) مى‌نوشتند. نگارش در باره تجارب مثبت، باعث شده بود تا يك افزايش كوتاه‌مدّت در خُلق افراد روى دهد. همچنين افراد گروه آزمايشى تا سه ماه آتى به مراكز و درمانگاه‌هاى پزشكى مراجعه‌اى نداشتند.

در اين مداخله، افراد بر راهى كه تجربه‌هاى مثبت زندگى را مورد توجّه قرار مى‌دهند، معطوف مى‌شوند. يافته‌هاى به دست آمده از كاربرد اين مداخله، بيانگر آن بودند كه افرادى كه در باره شادترين واقعه در زندگى‌شان فكر كرده بودند، در مقايسه با كسانى كه بدون تلاش براى يافتن معنايى در تجربه خود، فقط در باره آن صحبت مى‌كردند يا مطلبى مى‌نوشتند، رضايت از زندگى بالاترى داشتند. به عبارت ديگر، تفكّر در باره شرايط شادى‌بخش زندگى بامعناتر و پُراهميت‌تر است تا انجام دادن رفتارى بدون تفكّر يا با تفكّر اندك.[2223]

- بررسى و مقايسه‌

اين نظريه، نيز نظريه‌اى چند مؤلّفه‌اى است كه به نظر مى‌رسد بر اساس برخى واقعيت‌ها با تركيبى از چند نظريه، شكل گرفته است و با ديدگاه‌هاى اسلامى نيز تفاوت‌ها و شباهت‌هايى دارد كه در ادامه، به بررسى آنها مى‌پردازيم. آنچه در باره نظريه لوبوميرسكى مى‌توان گفت اين است كه:

اوّلًا مراد وى از عوامل وضعى، امور ثابت ژنتيكى هستند كه در اين صورت، اين جزء از نظريه وى با نظريه استعداد ژنتيكى، هماهنگ است، با اين تفاوت كه اين نظريه، سيطره تمام‌عيار اين عنصر را نپذيرفته و براى نقش آن در شادكامى بر اساس پژوهش‌هاى خود، سهمى معين كرده است كه از اين جهت، يك امتياز به شمار مى‌رود. البته اين عامل در الگوى به دست آمده در مطالعات اسلامى وجود ندارد و دليل آن، اين است كه اين الگو بيشتر بر آن بخش از عوامل كه در اختيار فرد بوده و در آنها نقشى مى‌تواند داشته باشد، متمركز است.

ثانياً مراد وى از شرايط محيطى، عوامل جمعيت‌شناختى همچون سن، وضعيت تأهلّ/ تجرّد، وضعيت شغلى، سطح درآمد فرد و همچنين عوامل جغرافيايى و متغيرهاى زمينه‌اى (بافتى) نظير

[2223]. بورتون وكينگ، 2004؛ به نقل از براتى، 1388.